مژگان نوشت

جذابیت های زندگی بنده :)❤

مژگان نوشت

جذابیت های زندگی بنده :)❤

مژگان نوشت

❤چالِ لبخندِ تو دائم...حالِ خوبت مستمر!

❤❤اینجا بعضی حس و حال هام،عقاید و خاطراتم رو مینویسم. (چیزی مثل یک دفتر خاطرات)

❤❤❤دل را به خدا بسپار :)

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی

۲۶ مطلب در اسفند ۱۳۹۶ ثبت شده است

۱۰اسفند

کارایی که این چند روز کردم اینان:پریروز رفتیم خرید از نظر برای خواهرم و یک فست فود جدید به نام دراگون رو امتحان کردیم که غذاهای نسبتاً خوبی داشت، دیشب مادربزرگم خونمون بود،امروز رفتیم کمی خرید و دو تا لاک گرفتم و یک سری چیز برای هفت سینی که قراره ببریم برای شوهر خواهرم اینا. 

این روز ها بعد از چند سال بازی blur رو دوباره نصب کردم.جالب و باحاله.همچنان عقاید یک دلقک رو میخونم که راستش خیلی جذبم نکرده،کتاب نغمه ای از آتش و یخ 1 که یکی از کتابهایی هست که got از روش ساخته شده رو هم میخونم، البته نه با دقت اما جزییاتی بیشتر از اونچه توی فیلمه داخلش هست. همچنین سریال dynasty رو میبینم که راجع به یک خونواده ثروتمند آمریکایی هست و بیزینس اونها و یک سری مسائل خونوادگیشون. به نظرم سریال جذابیه.

و در ضمننن امشب دوست عزیزم زهرا جان رو دیدم که بسیار دلتنگش بودم و دوستش میدارم و با دیدنش کلی انرژی گرفتم :) خداروشکر :) امیدوارم یه قرار بذاریم بیشتر همو ببینیم. :)

و امیدوارم ترم دیگه با هم بریم دانشگاه :)

خدایا شکرت برای همهههه چیز :))))

مژگان ❤😻
۰۷اسفند

امروووز رفتم سراغ سایت دانشگاه که ببینم نمره هارو زدن یا نه،دیدم نزدن تا اینکه شب شیوا توی گروه گفت برین نمره هاتون رو ببینین. اول رفتم توی بخش کارنامه دیدم نمره ای نیست فکر کردم سر کارمون گذاشته بعد رفتم توی بخش اعتراض به نمره(که نمرهای ما اول اونجا میاد)  دیدم که به به نمره ی پروژه رو زدن.... حالا چند شدم؟؟؟ باورم نمیشد.... 18.5🙌🙌🙌🙌🙌🙌 بسیاااار خوشحال و مسرور گشتم. خدایا شکرتتتتتت به شدتتتت. انشاا... که همه ی بچه ها با نمره عالی پاس بشن 😊😊😊😊 همچنین دست اساتید مربوطه درد نکنه، انشاا... موفق و خوب و شاد باشن همیشه :)

البته بعدش رفتیم ببینیم بقیه چند شدن که فهمیدیم هیچکس نمره نداره،ما هم فکر کردیم حتما اشتباهی شده و کلی زنگ و پی ام و اینا تا در آخر فهمیدیم نمره ی دو تا دیگه از بچه ها که استاد راهنمامون یکی بود رو هم زدن و فهمیدیم که خداروشکر همه چیز درسته 😊😊😊 بالاخرهههه راحت شدم از استرس و کار روی پروژه و...  باید یه استراحت حسااابی بکنم :)


پی نوشت: امروز رفتم خرید و تقریبا همه چیزایی که میخواستم رو گرفتم به جز چند مورد کوچیک. شب هم پیراشکی ویژه از "تین دونات" خوردم، به نظرم اونقدر ها خوشمزه نبود اما خب چیز نسبتاً خوبی بود. با این حال هنوز هیچ دوناتی به پای دوناتهای خیابون طالقانی نمیرسه :) همچنین امشب در فیلیمو چند قسمت فصل سه شهرزاد رو دیدم، قسمت پنج هم فردا میاد.

پی نوشت 2: مجدداً خداروشکر میکنم بابت پروژه ام و مجدداً آرزو میکنم همه ی همه هم با نمره های خوب پاس بشن. و کلاً امیدوار همیشه هممون، همه ی ما مردم حالمون خوبِ خوب باشه. انشاا... :)

پی نوشت 3: این نمره دیدنم و خرید و اینا مربوط میشه به روز یکشنبه 6 اسفند ماه اما چون ساعت از نیمه شب گذشته تاریخ هفتم واسش ثبت میشه. 

مژگان ❤😻
۰۵اسفند

امروز روز دفاع بود. من اولین نفر بودم و بدون هیچ پیش زمینه ای که دفاع چه جوری خواهد بود رفتم پاورپوینتم رو ارائه دادم و بعدش وب سرویس و وبسایت رو نشون دادم و در آخر کدهام رو. ازم مرتب میپرسیدن که وجود وب سرویس چه لزومی داره و اینجور چیزها.منم کلی توضیح دادم و در آخر با این جمله فکر میکنم قانع شدن:

"وب سرویس یک url میده که برای insert و کارای دیگه ازش در وبسایت یا اپلیکیشن موبایل استفاده میکنیم و دیگه لازم نیست کد مثلا insert رو مجدداً بنویسیم."

البته ایشاا...  که همینجور باشه. و ایشاا... که هممون با نمره های خوب پاس بشیم.

و مجددا از هرکی این پست رو میخونه میخوام برای پاس شدنمون دعا کنه لطفاً 😊

به امید موفقیت و شادی همیشگی هممون 😊


بعدا نوشت :ظهر روز دفاع که  خوابیدم موقع بیدار شدن احساس کردم سالها از پروژه و دفاع و همه چی گذشته و همه چی ارومه و اینا😊 حس راحتی داشتم البته شاید هم حس این رو داشتم که الان بچه ام و اصلا چیزی از دفاع و...  نمیدونستم 😅 خلاصه حس عجیبی بود و خوب البته. :)

مژگان ❤😻
۰۴اسفند

بالاخره امروز سریال گات رو تموم کردم. سریال بسیار عالی و دوست داشتنی ای بود. چندین داستان جالب در کنار هم داشت که در جاهایی به هم پیوند میخوردند. شخصیت مورد علاقه ی من "آریا" بود.  به نظرم همه ی بازیگران این سریال نقششون رو عالی بازی کرده بودند اما بازیگر مورد علاقه ام "سرسی" بود که به نظرم خیلی قشنگ نقششو اجرا میکرد.

بعد از تموم شدنش رفتم کمی راجع به سریال خوندم و فهمیدم که این سریال از روی کتابی ساخته شده و البته طبق معمولِ اکثر فیلمهایی که از روی کتابی ساخته میشن کاملاً به متن وفادار نبوده. همچنین بعضی حقایق جالب، مثلا قلب اسبی که کالیسی خورد در واقع ترکیباتی از آدامس و...  بوده اما با وجود طعم شیرینش برای بازیگر خوردن اون سخت بوده، رو فهمیدم. 

یا اینکه وستروس یک قاره تخیلی هست که زمستان و تابستان های بسیار طولانی داره.

ارتش مردگان تنها با جلوه های کامپیوتری ساخته نشدن بلکه بازیگران اون گریم سنگینی دارن و فقط رنگ چشمهای خاصشون با جلوه های کامپیوتری ایجاد شده . 

دیگه اینکه اجساد جنگ رمزی و جان متشکل از تعداد زیادی ماکت بود و... 

شاید بعدا دلم بخواد کتابش رو بخونم فعلا نمیدونم و اینکه بی صبرانه منتظر فصل بعدی هستم :)


پ.ن: فردا دفاع پروژه است. لطفا هرکس این پست رو میخونه برای من و دوستانم دعا کنه :)

پ.ن2:یکی دوروزه چند تا ناخنام میشکست منم امشب همشونو چیدم. البته ناراحت نیستم ایشاا... به زودی بازم بلند میشن حتی بهتر از قبل :)

مژگان ❤😻
۰۳اسفند

دیشب رفتیم خرید عید خواهر و شوهرخواهرم. کلییب راه رفتیم و منم برای خودم از پاساژ افتخار بک جفت کفش خریدم و فکر میکنم این دفعه پاساژ افتخار از دفعه های قبلی که اونجا بودم کفش های خوشگل تری داشت.

خلاصه هنوز کمی خرید برای عیدم مونده.

امروز رفتم دانشگاه و واسه پروژه ام نمره ی 9 از دوازده گرفتم ؛نمره ی خوبیه خداروشکر و ایشاا...  که پاس شم و هممون پاس شیم با نمره های خوب :)

مژگان ❤😻
۰۲اسفند

دیشب و امروز فیلم جیمی وس/ت وود قهرمان آمریکایی رو دیدم. که ساخته ماز جبرانی، طنز پرداز ایرانی مقیم آمریکا هست. اون توی فیلم میخواسته بگه مردم راجع به ایرانیا اشتباه میکنند و میخواد چهره خوب ایران رو به زبان طنز نمایش بده. به نظر من متاسفانه خیلی بی مزه و لوس بود. اما جالب ترین نکته اش بازیگران فیلم بودند به دلیل اینکه کاملا لهجه ایرانی داشتند و این واقعیته که اکثر ایرانی ها موقع انگلیسی صحبت کردن لهجه ایرانی دارن.

به هرحال از این فیلم خوشم نیومد اما چند تایی از استند اپ کمدی های اقای جبرانی رو دیدم و خیلی دوست داشته ام.

مژگان ❤😻