مژگان نوشت

جذابیت های زندگی بنده :)❤

مژگان نوشت

جذابیت های زندگی بنده :)❤

مژگان نوشت

❤چالِ لبخندِ تو دائم...حالِ خوبت مستمر!

❤❤اینجا بعضی حس و حال هام،عقاید و خاطراتم رو مینویسم. (چیزی مثل یک دفتر خاطرات)

❤❤❤دل را به خدا بسپار :)

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی

اواخر پاییز قشنگ طلایی

يكشنبه, ۲۴ آذر ۱۴۰۴، ۰۶:۲۳ ب.ظ

داشتم کتاب حسر/ت های کل/ور رو میخوندم که یهو به ذهنم رسید بیام ی چیزی اینج بنویسم و بعد از مدتها دارم با لپ تاپ میام اینجا. 

یه کار جدید میخوام انجام بدم ک با هو/ش مص/نوعی بیام محتوا رو چک کنم اما مطئن نیستم ازش

- امروز سر فیلمبرداری بودیم و دو تا مونده تا فصل دو تموم بشه. هیجان زده ام که بعدش چی میشه/ پس زمینه فیلمها طلایییییی ترینه

- جمعه رتفیم کافه با ستاره از این شیر و مینی کروسان ه خوردم اما زیاد خوشمزه نبود و بعد پیاده رفتیم شهر کتاب جدید ب/هار ک نمیدونم جدیده یا نه اما قبلا نرفتم. بد نبود فقط

- بعد مجوبر شدم قهوه بگیرم از این کاروان جدیده کا/فه ه/مرا/ه و بد نبود اونم. دیگه ۱۰۰ ع/ربیکا نمیگیرم. چون خوابم داشت میگرفت خریدم ک رانندگی کنم.

- دیشب دو بار تقریبا کابوس دیدم و با استرس یک بار بیدار شدم. میدونم از این ش اب میخوره و واقعا با اینکه چیزی نیست اذیتم میکنه امیدوارم خدا به راحت ترین شکل حلش کنه چون واقعا برام زیادیه

- امیدوارم کلی کتاب دیگه بخرم این یکی از موضوعاتیه که زیاد بهش فک میکنم و کل قضیه خرید :)

- راستی ۵ شنبه بارون اومد روز /ما/در بود و رفتیم لازانیا و مرغ خوردیم عالی بود

- عدد ین سری پست شده ۱۲۱۲ :)

خداروشکر بابت همه چی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴/۰۹/۲۴
مژگان ❤😻

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">