مژگان نوشت

جذابیت های زندگی بنده :)❤

مژگان نوشت

جذابیت های زندگی بنده :)❤

مژگان نوشت

❤چالِ لبخندِ تو دائم...حالِ خوبت مستمر!

❤❤اینجا بعضی حس و حال هام،عقاید و خاطراتم رو مینویسم. (چیزی مثل یک دفتر خاطرات)

❤❤❤دل را به خدا بسپار :)

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی

۱۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

۳۱خرداد

+یه سوالی به تازگی به ذهنم رسیده و اونم اینه که بعضی ویژگی ها مثل دروغگویی،راستگویی،قضاوت کردن،درس گرفتن از مسائل و یه سری چیزای دیگه که هم خوب توشون هست هم بد آیا تو شخصیت هر آدمی وجود داره و غیرقابل تغییره یا اینکه هرکس میتونه شخصیتش رو شکل بده و تغییر بده اینارو.و حتی چیزی مثل توانایی تغییر کردن تو خودِ آدم هست یا باید بخوای خودتو تغییر بدی فقط.

جواب سوالم به نظر خودم اینه بعضی ویژگی ها توی بچگی بسته به شرایط به ویژگی های آدما اضافه میشن. بعضی هاشونم توی بزرگسالی و در طی تجربه هایی که کسب میکنن و شرایط زندگی و... ولی اینکه مثلا یکی از بعضی تجربه ها درس بگیره،یکی بخواد تغییر کنه و اینجور چیزهارو نمیدونم ذاتیه یا اکتسابی.


+من چون خیلی قبل تر متوجه شده بودم که آدمی هستم با شخصیت صفر یا صد. (نکته ای که هست اینه که من اینجوری ام که یه چیز رو بلدم مثلا باز هم حسابی تمرین میکنم و اینا یه چیزو بلد نیستم دیگه اصلا تمرین نمیکنم و یه سری از این چیزا که شاید اسمش صفر یا صد  نیست)  به تازگی سعی در تغییر خودم کردم به سمت مثبت. و اینو خیلی دوست دارم :)


+قبلا توی وبلاگم سوالم این بود که چی میشه که یه آدم مورد احترام قرار میگیره و اون کدوم ویژگی هست که باعث میشه مورد احترام قرار بگیره.الان فکر میکنم هر کسی که به شخص دیگه ای احترام میذاره یک دلیل خاص ممکنه داشته باشه.یعنی دلایل احترام متفاوتن.اما اینکه کدومش واقعا درسته. فکر کنم اونی که عقل و دانش داره.یعنی هم عقل هم دانش :) البته اینکه بعضی وقتا بعضی آدما شخصیتی دارن که بقیه ناخودآگاه بهشون احترام میذارن هم هست.

خلاصه هنوز کاملا نمیدونم.


+و یک چیز دیگه ای که متوجهش شدم اینه که من راجع به مسائل مختلف، نظرات خیلی مختلفی دارم و تا یه چیزی رو میگم ممکنه از یه زاویه دیگه قضیه رو ببینم و یه چیز دیگه هم بگم. و همینجور هی بخوابم بهش اضافه کنم.البته موقع حرف زدن با بقیه جلوی خودمو میگیرم هرچند اون موقع این حسم قوی تر از وقتیه که پیش خودم تنها فکر میکنم.


پی نوشت: دیگه نمیخواستم وبم فقط راجع به چیزای روزانه باشه و این جور حرفها رو هم بنویسم. و اینکه چقدر این پست طولانی تر از اونی که فکرش رو میکردم شد. :)

مژگان ❤😻
۲۹خرداد

خب بالاخره امتحانات تموم شد.امتحان اصول رو امروز دادیم و نمره ش هم اعلام شد که من 15 شدم. راستش فکر میکنم حداقل یک نمره بیشتر باید میشدم!  ولی مطمئن نیستم. اما درمورد الکترونیک حسابی شک دارم.تا جایی که یادمه امتحانم رو بهتر از اونی دادم که نمره ام دوازده و نیم بشه.به هرحال هرچی بود تموم شد و راحت شدیم :)

 و اینکه کتاب "پیرزنی که..."  هم بالاخره چند دقیقه قبل تموم شد.اخرش جالب بود ودر کل بد نبود اما خوب هم نبود.یعنی من دوست نداشتم. راجع به یه سری افراد پیر که چند تا سرقت انجام میدن و به شرایط آسایشگاه سالمندانی که داخلش هستند معترضند و... 


+نمره ی 18 مباحث خیلی چسبید :) خدایا شکرت :)

مژگان ❤😻
۲۸خرداد

الکترونیک رو شدم 12.5. برخلاف تصورم.احساس میکنم امتحان رو نسبتا خوب داده بودم و سه چهار نمره هم از میانترم و حضور غیاب و اینها داشتم. به هرحال آزمایشگاهش رو هم 18 شدم که خوبه به نظرم.امروز هم امتحان پایگاه دادیم و فقط اصول مونده که فردا خواهیم داد.

یک لیست درست کردم از کارهایی که قراره تابستون انجام بدم.نمیدونم چقدرش رو انجام میدم ولی خب به نظرم لیست نسبتا خوبی شد.شامل یک سری کارهای داخل و بیرون از خونه. باید چند تایی فولدر فیلم از دوستام بگیرم که کارهای داخل خونه م زیاد بشه!  کلاس خاصی نمیخوام برم ولی کمی به کلاس آواز -که خواهرم بهم پیشنهاد داد- فکر میکنم. 

مژگان ❤😻
۲۵خرداد

+فقط دو تا امتحان دیگه باقی مونده. پایگاه و اصول. نمره های شبکه و زبان ماشین رو هم زدن. 

شبکه رو 17.75 آزمایشگاهش رو 18.5 و زبان ماشین رو 13.5 شدم؛چون که ابدا از درسش خوشم نمیاد و نخوندمش. واقعا خوشم نمیادا.به هرحال این درس سه واحدی کلی معدلمو کشوند پایین. البته هنوز چیزی مشخص نیست. 

سایت ناد خرابه و تا شنبه نمره ای رو نخواهند زد.خیلی خیلی منتظر نمراتمم. امروز هم امتحان دانش دادیم که مثل همیشه استاد جان سوالات آسونی داده بود و فکر میکنم همشو درست نوشتم. اگر اینطور باشه با توجه به اینکه میانترمم.0.25 کم شدم احتمالا و ایشاا... این درس رو بیست خواهم شد :)))) آخرین بیستی که گرفتم مربوط میشه به زبان در ترم یک!

+این روزها اینجوری میگذره که درس میخونم و یک و شاید هم دوباره درس رو دوره میکنم.در وقتای آزاد "طبیعتا" توی تلگرام و اینستا و وبلاگ ها و...  میچرخم و کمی هم کتاب میخونم. لازم به ذکره که هنوز کتاب "پیرزنی که..."  تموم نشده.

البته چند باری هم پیش اومده تنها بیرون رفتم واسه خودم کمی توی خیابونا چرخیدم. یا کمی خرید کردم و اینها.مثلا یه دستبند واسه تولد شیوا جان خریدم و اون هم قبلش یه دستبند واسم خرید که بندی شبیه مروارید ریز داره و یک بند طلایی هم بهش وصله و اتفاقا چنین چیزی رو دوست داشتم و میخواستم بخرم. روز امتحان مباحث یعنی دوروز بعد از تولدم هدیه م رو بهم داد و من بهش گفتم که منم میخواستم واسه تو دستبند بگیرم! گفت خب تو که همینو نمیخواستی بگیری، پس میتونی همون دستبند رو بگیری.منم دسبتند مورد نظرم که چند تا رشته ی صورتی هست رو واسش گرفتم و در روز تولدش که امتحان زبان ماشین داشتیم بهش دادم.

+خداروشکر پریشب توفیق خوندن دعای "جوشن کبیر"  رو داشتم و ایشاا... بقیه شبهای قدر هم توفیقش رو داشته باشم و داشته باشیم.

 امیدوارم که توی این شبها تقدیر عالی واسمون نوشته بشه.من یکی که مطمئنم روزای خوبی در پیش خواهم و خواهیم داشت ایشاا...  . 

مژگان ❤😻
۲۱خرداد

و بالاخره امتحان مباحث ویژه رو دادیم. واقعا اسون بود.فکر نمیکردم انقدر اسون باشه.

خیلی سوالای خوبی بود.البته بیشتر بچه ها و من واسه ی سوالات سخت تری آماده بودیم. درواقع دو تا برنامه ی بازی (بمب و جوجه) داشتیم که خیلی خونده بودیم و کدای زیادی بودن و تمرکزمون رو روی اونا گذاشته بودیم که چیز خاصی ازشون نیومده بود.

به هرحال امتحان رو نسبتا خوب دادم و ایشاا... پاس میشم و میشیم هممون :)

دیگه از اینجا به بعد استرس ندارم واسه بقیه امتحانا. کمی واسه مباحث و الکترونیک نگران بودم که تموم شدن خداروشکر :)


مژگان ❤😻
۱۹خرداد

امروز،نوزدهم خرداد تولد نوزده سالگیمه.

یعنی یک سال دیگه با بیست ساله شدن فاصله دارم.بیست ساله شدن از اون جهت مهمه که بالاخره دهگان سنم "دو" خواهد شد!کلا  نوزده سالگی منو یاد استقلال و اینجور چیزا میندازه.

هجده سالگی عالی بود. هم اسمش هم خودش :)

خب قراره تولدم رو بعد از امتحانات بگیریم و من هنوز مطمئن نیستم یه تولد مفصل بگیرم با دوستان یا اقوام یا یه تولد جمع و جور کافی شاپی.خوشبختانه فرصت کافی واسه فکر کردن راجع بهش دارم! 

امروز دوستان و خونواده عزیزم بهم تبریک گفتن و استوری و عکس پروفایل گذاشتن.در ضمن مامان جان واسم فسنجون درست کرد و  بابا جوجه که هوس کرده بودم. :)

و کلی هم مباحث ویژه خوندم واسه امتحان یکشنبه.

همینا :)


+خدای جان شکرت :)

مژگان ❤😻
۱۲خرداد

یه روز سر کلاس مباحث نشسته بودم به استاد نگاه میکردم و فکر میکردم به ترم اول که اومد واسمون حرف زد و گفت ترمای سه و چهار سخت میشه و بخونید و... بعد گفتم یعنی انقدر زود رسیدیم ترم سه و الان من سر کلاس این استاد نشستم؟!  


مژگان ❤😻
۱۱خرداد

امروز و دیروز سخت مشغول دیدن فیلمای مباحث ویژه بودم.بالاخره یکی دو ساعت پیش تموم شد. دو تا بازی بود که یکیشون سخت تره. میانترم رو از هشت 3.55 شدم. خب سخت بود و البته نمره های همه ی کلاس پایین بود. پایان ترم قراره از بیست باشه و اگر بالای ده بشیم از پانزده حساب خواهد شد.بنابراین میانترم از پنج حساب میشه و اینجوری خیلی به نفعمونه.

ایشاا... هممون با نمره های خوب پاس بشیم :)

در ضمن آزمایشگاه شبکه رو 18.50 شدم :)

مژگان ❤😻
۰۸خرداد

امتحان عملی پایگاه داده بسیار راحت بود. برخلاف تصورم و در واقع تصور خیلیا.اون هفته چهارشنبه قرار بود امتحان بدیم که چون هرروزش امتحان داشتیم فرصت نکردیم بخونیم و گذاشتیمش دوشنبه. کلی دستورات select خونده بودیم ولی یک ویو و یک پروسیجر خیلی ساده توی امتحان بود. من فکر کنم بیست یا نوزده بشم :) 

مژگان ❤😻
۰۷خرداد

خوندن کتاب "پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت" خیلی کند پیش میره. اصلا کتاب جالبی نیست.شاید قراره طنز باشه ولی بیشتر مسخره س.البته این نظر منه.

بیشتر وقتا از روی بیکاری میخونمش و کلا جذبش نشدم.برخلاف بقیه کتاب هایی که اخیراً خوندم که بعد از مدتی جذبم میکردن این کتاب اصلا جذبم نکرد.


پی نوشت: امروز روزه ام :) خوشحالم که چنین توفیقی دارم. درحال حاضر گرسنه ام. و دارم به همه ی خوراکی های مورد علاقه ام فکر میکنم :) کلا شکمو ام ولی این دفعه روزه زیاد از بابت هوس کردن چیزی فشار نیاورد.چون قبلا خیلی خیلی هوس خوراکی های مختلف میکردم.البته این به این معنی نیست که این دفعه اصلا هوس نکردم،فقط کمی کمتر از قبل بود :)

مژگان ❤😻
۰۶خرداد

امتحان عملی شبکه نسبتا سخت بود. ولی خب خیلی بد ندادم.  بعله :)


+ماه رمضان مبارک :) ایشاا... توفیق عبادت داشته باشیم و کلی ثواب کنیم هممون :)

مژگان ❤😻