مژگان نوشت

جذابیت های زندگی بنده :)❤

مژگان نوشت

جذابیت های زندگی بنده :)❤

مژگان نوشت

❤چالِ لبخندِ تو دائم...حالِ خوبت مستمر!

❤❤اینجا بعضی حس و حال هام،عقاید و خاطراتم رو مینویسم. (چیزی مثل یک دفتر خاطرات)

❤❤❤دل را به خدا بسپار :)

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی

۲ مطلب در مهر ۱۴۰۴ ثبت شده است

۲۵مهر

امروز یه تماس خیلی مهم و خیلی خوب داشتم ک البته نتیجه اش مشخص نیست اما حس خیلی خوبی بهش دارم. در اصل چند روزی هست ک تصمیم گرفتم پروژه جدیدی رو شروع کنم ک این تصمیم با ترس، هیجان، ذوق و همه چیزا همراه بوده ولی امروز به خاطر این تماس مجبورم انجام مقدمات این پروژه رو یکم عقب بندازم. 

راستش شغلم سخت تر از همیشه شده، پروژه ها کم و زیاد میشن و نسبت به سال‌های قبل کمترن. درآمدش هم نسبتا کمتره. بنابراین تصمیم دارم پروژه های جدید رو شروع کنم. البته بازم خداروشکر واقعا دارم تلاشم رو می‌کنم و شغلم هم خوبه اما سختی هم خیلی زیاد داره و اینکه با تحمل سختی ها تازه پروژه کم باشه رو نمیتونم قبول کنم. بنابراین امید دارم ک ب زودی بهتر بشه.

امروز صبح ک پاشدم ب خاطر ی سری مسائل ناراحت بودم. اما به جاش گفتم خدایا تو رو دارم فقط. تو همه چیز منی تو کارفرمای منی و آشنای منی و کسی هستی ک منو دوس داره. و بعد از اون تماس حس کردم این جواب ایمانم بوده، ایمان و تلاش. 

ضمنا با ریسک کردن سر خرید ماشین، حس میکردم جواب خوبی میگیرم چون ی جور طرز فکر خاصی دارم در این زمینه. 

مژگان ❤😻
۰۶مهر

خب سفرنامه این سری با همیشه فرق داره و خیلی خلاصه اس: 

سفرنامه شمال

اتوبوس خیلی طولانی

ساحل بازار محلی بازار ماهی خرید نون و اینا

رودخانه خوشگل

پاساژ آرامش 

دهکده بازار محلی 

 

روز دو 

ساعت شش صبح بیدار نون و پیاده روی هوا گرم و شرجی

جنگل دالخان//ی مه کلوچه چای بستنی محلی

ساحل خودمون؛ رقص کردی

ننه میگه صالح و حاصل به ساحل :)))

 

 

روز سه

بلوار کازینو

ساحل توسکا

پابرهنه

عکس

ایس لاته با مغز گردو

کلی خندیدیم

شب رفتیم یکم قدم زدیم

 

روز چهار

تله کابین اما نرفتیم بالا

برگشت خونه و روتین عزیزم 

همه چی عالیه خداروشکر و خیلی خوش گذشت

مژگان ❤😻