پادکست پساحقیقت
اینم از خلاصه پادکست پساحقیقت که قبلا گوش کرده و نوشته بودم. این پادسکت سهقسمتی بسیار جالب بود.
پساحقیقت
راجع به دو روانشناس کاملا متفاوته که در برخورد اولیه به اختلاف نظر برمیخورن اما در ادامه کلی با هم کار انجام میدن .
بعدش گفته شد چه جوری ادم تصمیم میگیره،که این یک فرایند با باگهای محتلفه.
به جای عمل و عکس العمل به گذشته و احساسات و چیزهایی که قبلا شنیدیم و... وابسته هست.
چند تا خطای رفتاری گفته شد :
اثر لنگر: که یعنی مغز اطلاعاتی که اولین بار دیده رو به عنوان مرجع در نظر گرفته و چیزهای بعدی رو با توجه به اون تحلیل میکنه.
اثر نزدیکی:یعنی فرد اطلاعاتی که زیاد تر میبینه رو مهم تر در نظر میگیره
اثر واگنی: یعنی نظر مردم احتماع برامون مهمه و کاری رو میکنیم که بقیه هم انجام میدن
تعصب یک طرفه:یعنی مثلا وقتی ماده ای رو با ضرر در نظر میگیریم، در تحقیقات و چیزای دیگه همش دنبال نقاط منفی میگردیم.
کتابهای مایکل لوییس : اندوینگ بروجکت، مانیبال. بیگ شورج و فیلم
قسمت دوم پسا حقیقت
اول راجع به ایمیل های کلین/تون گفته شد که در پی اینکه میگفتن از ایمیل شخصیش در جاهای امنیتی استفاده میکنه منتشر شد و بعد از بررسی توسط طرفداران ترا/مپ این شایعه ایجاد شد که در ایمیل های ایشون کلمه پیتزافروشی نمادی از قاچاق انسان هست. بعد از زیاد شدن توییت در اینباره طبق اثر واگن و منتشر شدن این خبر توسط خبرگذاری های درجه چندم فردی طبق اثر لنگر تصمیم گرفت خودش به این پیتزا فروشی بره و فروشنده اونجارو تهدید به مرگ کرد که البته با مداخله پلیس اتفاق بدی نیفتاد.
بعد گفته شد چرا خطاهای انسانی مثل علاقه ما برای تایید خودمون حتی در صورت اشتباه و گوش کردن به حرفای دیگران و مقایسه جهان با شنیده هامون باعث چنین اتفاقاتی میشن. و چرا چند خطای کوچیک انقدر بزرگ میشه تا مسیر جامعه رو تحت تاثیر خودش قرار میده؟ جواب این سوال اینترنت هست.
سایتهایی که خطی نیستند(یعنی فقط محتوا ارائه نمیدن) و پلت فرم هستن (یعنی جایی برای تعامل اشخاص با همدیگه هستن) برای درامد زایی اگر تراکنش مالی صورت گرفته باشه یه قسمتی از پول رو میگیرن و اگر نه سعی میکنن تعامل کاربر رو با سایت بیشتر کنن به این منظور سعی میکنن کاربر رو بهتر بشناسن تا تبلیغات بهشون ارائه بدن. اینستاگرام برای این کار از الگوریتم های ارائه محتوا(قوانین کلی) و یادگیری ماشینی( چیزهایی که برای هر شخص با توجه به علایقش تغییر میکنه) استفاده میکنه. برای اینکار چک میکنه کاربر از چیا بیشتر خوشش میاد و اونارو براش نمایش میده. به این ترتیب اطلاعات اطراف هر کاربر میشه همون سلایق و نظرات کاربر( اتاق پژواک) ، بنابراین اون فکر میکنه کل جهان همینجوره و نظرات مخالف براش مسخره میشه. این مشکل در نتیجه همه خطاهای رفتاری رخ میده.
قسمت سوم پساحقیقت
توی این قسمت از مجموعه ای در روسیه گفته شد که خیلی سریه وکار اونها اینه که دموکراسی امریکا رو از بین ببرن و نظرات خودشون رو جوری القا کنن انگار خود مردم امریکا اینجوری فکر میکنن. این کار رو اینجوری انجام میدن که یک کاربر با هویت جعلی(نجار،پیرزن پیشگو،جوون هیپی و...) میره یه متن درمورد کلین/تون در صفحه ترا/مپ مینویسه و ربات های از پیش ساخته شده (که برنامه پویسی شده اند مطالب خاصی رو دنبال کنن)اون رو به اشتراک میذارن و به این ترتیب با بالا رفتن ویو های متن مردم بیشتری جذبش میشن و الگوریتم های سایت ها هم به خاطر ویو بیشتر اونارو بیشتر به اشتراک میذارن.
به این ترتیب مردم به از مطلبی کذب به عنوان لنگر برای برداشت های اینده خودشون استفاده میکنن.بنابراین خبری کذب،خطاهای رفتاری و الگوریتم نرم افزار میتونه سرنوشت یک ملت رو تغییر بده.
همچنین گفته شد فی/سبوک یک بار برای انتخابات برچسب من رای دادم رو به بعضی از اکانتهاش اضافه کرد و یکبار با تزریق مطالب سیاسی به صفحه اول بعضی از کاربران باعث شد امار شرکت در انتخابات بالا بره. حالا اینکه مگه اون عدهی کم چقدر میتونن تاثیر گذار باشن؟ جواب اینکه که اون فقط یک ازمایش بوده و اگر روی همه انجام بشه تاثیر خیلی زیادی خواهد داشت و با توجه به اختلاف اندک رای بین ترا/مپ و کلی/نتون حتی افراد کم هم میتونن تاثیر زیادی داشته باشن.
بعد گفته شد کانمان جایزه نوبل اقتصاد رو گرفت که زیاد خوشحالش نکرد چون جای خالی دوستش تورسکی رو حس میکرد . رابطه اون دوتا به علت فاصله مکانی کمرنگ شده بود، اون دوتا با ایده کانمان کار میکردن اما همه به خاطر کاریزمای تورسکی موفقیت ها رو به خاطر اون میدیدن و خلاصه رابطه شون کم شده بود . یک روز بعد از بحث کانمان به دوستش گفته بود دیگه دوست هم نیستیم ولی بعدش پشیمون شده بود و قبل از تماس عذرخواهی تورسکی تماس گرفته و گفته بود به علت بیماری، زیاد زنده نخواهد بود و همیشه دوست میمونیم.
اهمیت فرایند تصمیم گیری ک اونها راجع بهش تحقیق کردند زیاده .
و اینکه خیلی مطالب و تصاویر اینترنت فیک هستند .همچنین ادوبی برنامه ووکو رو معرفی کرده که مثل فتوشاپ برای صدا هست.
میانبرهای مغزی که گفته شد باعث تصمیم گیری ما میشن چون اطلاعات خیلی زیادی در مغز هستن.
کانمان در کتاب تفکر کند و تند خودش میگه دو نوع سیستم فکر وجود داره. تند که تفکری احساسی و پر اشتباه و برخاسته از لایه های زیرین و اولیه مغز هست
سیستم کند که منطقی با تحیل و برخاسته از لایه های رویی مغز هست، اولی سریع ، احساسی ، کلیشه ای. و ناخوداگاه هست و سیستم پیشفرض هست و حرف و رفتار و تصمیمات اکثرشون نشات گرفته از این سیستم هستن.
سیستم دو اهسته و سنجیده و منطقیه و خفته هست و وقتی بیدار میشه که اراده کنیم.
به هردوشون احتیاج هست برای زندگی اما نباید بذاریم هر ادمی برای سودش ما رو از تفکر کند دور کنه.