امروز در حین ورزش کردم خوردم زمین!
داشتیم تست T میدادیم و یه لحظه موقع عقب عقب دویدن بدجوری افتادم!این دقیقا همون آیتمی بود که فکر میکردم توش عالی ام!
میگن آدم نباید به خودش مغرور بشه ها!
امروز در حین ورزش کردم خوردم زمین!
داشتیم تست T میدادیم و یه لحظه موقع عقب عقب دویدن بدجوری افتادم!این دقیقا همون آیتمی بود که فکر میکردم توش عالی ام!
میگن آدم نباید به خودش مغرور بشه ها!
جرأت کنید راست و حقیقی باشید. جرأت کنید زشت باشید! اگر موسیقی بد را دوست دارید، رک و راست بگویید. خود را همان که هستید نشان بدهید. این بزکِ تهوع انگیز دوروئی و دو پهلویی را از چهرهی روح خود بزدایید، با آب فراوان بشوئید!!
ژان کریستف
رومن رولان
از کانالِ rroga
اینکه به شوخی(شوخیِ واقعی) یه چیزایی بگی که کمی دور از ادبه مشکلی نداره.-برای کسانی که به هم نزدیکند و خودمونی- ولی اگه در واقعیت بخوای بی ادب و پررو باشی و حرفهای غیر مودبانه بزنی در نظر من جایگاهت خیلی خیلی تنزل پیدا میکنه.
+اتفاق خاصی نیفتاده. به صورت کلی نوشتم.
با تمام ادعای ادب و علم داشتن، نه مودبه، نه علم داره،،،
صرف نظر از اینکه به طور کلی باید به همه ی ادمها احترام گذاشت؛
باید چه انسانی رو محترم تر از بقیه دونست؟به عبارتی چه ویژگی ای دلیل برتریه؟
سطح سواد؟(مدرک)، فرهنگ و شعور؟ زیبایی؟ مقام بالا تر؟ ثروت بیشتر؟ یا چی؟
*این یکی از سوالات بزرگ ذهنم بوده و هست.
عنوان نوشت: بر وزن قسمتی از موزیکِ "پنگوئن" بهزاد لیتو!!
نوشته های اون مطلب "درباب مسئله مهم دوست" مختص چند روز بود که حس میکردم دوست صمیمی ام یه جوریه!و تفاهم نداشتیم! الان خیلی این موضوع کمرنگ شده ولی هست!امیدوارم یه روز حذف بشه.
به هرحال اینکه ترجیح میدادم کمی نزدیکتر به هم فکر میکردیم.و عقایدمون درمورد موضوعات مختلف شباهت بیشتری داشت.که فعلا این تفاوت هارو نادیده میگیرم!
امتحان میانترم سیستم عامل داشتیم و من نزدیک چهاردور خونده بودم!-مطالبش جوریه که آدم هی فراموش میکنه.-
جالبه که امتحان کنسل شد!خیلی جالبه ینی! زودتر هم تعطیل شدیم. داشتن دانشگاه رو برای کنکور ارشد آماده میکردن.
+پارسال به خاطر درس خوندن زیاد برای کنکور،مسابقات علمی و درسای خودمون کمی از موهای جلوی سرم ریخت.و هنوز کاملا درنیومده. از این بابت ناراحتم.
درحال حاضر اسپری فولیکا مصرف میکنم که تقریبا خوب بوده تا الان ولی فکر میکنم باز هم نیاز هست.امیدوارم ایندفعه که بگیرم دیگه کامل موهای ریخته شده دربیاد.
+امروز کتابخونه بودم و سیستم عامل میخوندم.حس میکنم باید یک دور دیگه هم بخونم.
+چندین روزه دلم ته چین میخواد و هر دفعه به نوعی این آرزو برآورده نمیشه!مثلا امروز رستوران مورد نظرم بسته بود.
+برخلاف این هفته و هفته ی قبلش،هفته ی اینده اصلا امتحان نداریم. این خیلییی خیلییی خوبه!بالاخره کمی استراحت میکنیم.تا دوازده خرداد باید به دانشگاه بریم و بعدش امتحانات شروع میشن. فقط چهار هفته مونده!
دوست، به نظر من خیلی خیلی مهمه.ادم باید یه دوست داشته باشه که همه چیش رو باهاش درمیون بذاره و بیرون رفتن و شادی و غمش و.... با اون باشه.
-حالا ممکنه برای بعضی ها اون "دوست" به معنای واقعی مادر یا خواهرشون هم باشه-
راستش درمورد دوستِ صمیمی و واقعی م در حال حاضر مرددم!اصلا این روزها کلا مرددم.در مورد خیلی چیزها.دوست هم یکیش.
دوست صمیمی و یه جورهایی دوست گرمابه و گلستان -تقریبا!-دارم! اما درمورد همین جمله هم تردید دارم!
اینکه همه اونجوری نیستن که ما میخوایم.اخلاق همه با هم فرق داره،خب این چیزا هست دیگه. ولی گاهی حس میکنم بعضی آدما اون حداقل ها رو بلد نیستن!
بگذریم...!
+چرا حس میکنم اطرافیان حرف من رو نمیفهمند؟حداقل کامل نمیفهمند.
اون جزییاتی که من در نظر میگیرم رو چرا نمیبینند؟
خیلی روی آداب اجتماعی حساس شده ام؛ چرا احساس میکنم برای خیلی ها مهم نیست؟! و چرا حس میکنم خیلی ها بویی ازش نبردند؟اصلا از وجود چنین چیزی خبر دارند؟!!
+چرا از علایقمون چشم پوشی کنیم؟برای خوشایند دیگران،برای زودتر رسیدن به هدف،برای....
+تظاهر و باز هم تظاهر.... مسئله ی مهمیه برام....تظاهر نکنید لطفا!
درمورد اینکه ادامه تحصیل بدم-حداقل تا لیسانس-بسیار مرددم.
اول اینکه قصد کار کردن ندارم؛برخلاف قبلا که برنامه های بسیار زیادی برای کار کردن در سمت برنامه نویس بودم!
دوم اینکه درس خوندن کمی خسته کننده س!قبل از ورود به دانشگاه قصد داشتم تا دکتری بخونم حتی!نمیدونم چی شد یهو تصمیم گرفتم فوق دیپلم بگیرم و تموم!
ابن درحال حاضر خیلی برام مسئله س.
امتحان زبان داشتیم امروز.
دیر برگه ها رو توزیع کردن.یعنی برگه های همه رو دادن ولی برگه های ردیف ما یکم دیر شد.و اعصاب منم خُرد! به هرحال امتحانش خوب بود.
امتحان ریاضی رو از شش سه شدم و ادبیات رو از پنج چهار و نیم!
انتظار داشتم نصف نمره ریاضی رم نگیرم حتی!گرفتم ولی نصفشو.خیلی سخت بود.
ادبیات انتظار داشتم کامل شم که نیم نمره کم شدم!
خلاصه با اینکه ریاضیم کم شد ولی چون مشتق رو بلدم حس خوبی دارم به پایان ترم!
+عاشق امتحان زبان دادنم!
دیشب میدان نقش جهان(میدان امام)بودیم.فرنی زدیم بر بدن؛بسیار خوشمزه بود.خوش گذشت.
شعر نوشت:
سخن
این
است
که
ما
بی
تو
نخواهیم
حیات
#حافظ