مژگان نوشت

جذابیت های زندگی بنده :)❤

مژگان نوشت

جذابیت های زندگی بنده :)❤

مژگان نوشت

❤چالِ لبخندِ تو دائم...حالِ خوبت مستمر!

❤❤اینجا بعضی حس و حال هام،عقاید و خاطراتم رو مینویسم. (چیزی مثل یک دفتر خاطرات)

❤❤❤دل را به خدا بسپار :)

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی

۱۴ مطلب در آبان ۱۳۹۶ ثبت شده است

۲۹آبان

امشب برای خرید سوییشرت رفتیم چهارباغ عباسی [یک کار دیگه هم داشتیم اونجا] و بعدش هم رفتیم چهارباغ بالا و من هیچی نپسندیدم :| اصلا زیاد سوییشرت نبود و اونایی هم که بود اکثرشون زیپ نداشتن.البته از چهارباغ بالا فقط اوسان و مجتمع پارک رفتیم.

خلاصه که هیچی نگرفتم جز یک دستبند چند رشته ای خوشگل :) 

مژگان ❤😻
۲۸آبان

مادربزرگ امشب خونه ماست، مامانم فیلمای قدیمی از موقعی که ما بچه بودیم رو گذاشته. یکیش مال سال 87 هست، یکیش مال اول راهنماییم و چیزای دیگه.

یکیش مال یک عیده و من وخواهرم راجع به هفت سین توضیح دادیم و اینا.خیلی خجالت میکشم کسی اینارو ببینه :دی با اینکه چیز بدی نیست اما خب خجالت میکشم دیگه :) مامان جونم و بابام خیلی عاشق این فیلممون شدن و کلی تعریف میکنن.یکی هم مال سیزده بدر سالیه که اول راهنمایی بودم. احساس میکنم قبلا درباره این فیلما نوشتم،نمیدونم. به هرحال قسمت هایی هم پدربزرگم و مادربزرگِ مامانم توی فیلم هستن.

مژگان ❤😻
۲۶آبان

سه وعده پشت سر هم مرغ خوردم! مرغ کنتاکی و جوجه و مرغ سوخاری. از همشون هم راضی ام :) با اینکه میخوام کمتر فست فود یا کیک و آب‌میوه بخورم ولی مجبورم استفاده کنم برای دانشگاه به خصوص.

بسیار زیاد هم هوس شیرینی نارنجکی[عشقم] کردم.


پ.ن: چرا با اینکه تقریبا زود به زود میام وبلاگ بازم حس میکنم خیلی دیر میام؟! 

مژگان ❤😻
۲۴آبان

یکی دو روزیه که دارم با اینترنت رایگان نامحدود [همراه اول جان برای کسانی که بسته اینترنتی دارن] فیلم دانلود میکنم.امروز 9 گیگ فیلم دانلود کردم :) خیلی خوب و لذت بخشه :) 

الانم میخوام بیگ بنگ تئوری فصل یازده رو ببینم که مثل بقیه فصلها عالیه.

فردا باید کارای پروژه رو انجام بدم و فرداش هم فیلم اندروید ببینم.یکشنبه کارای آز گرافیک و شاید دوباره پروژه و دوشنبه هم امتحان میانترم آمار رو بخونم ایشاا...

اینم از برنامه ریزی ام :) 

مژگان ❤😻
۲۲آبان

خب درمورد امروزم اگه بخوام بگم روی پروژه مون کار کردم، کمی فیلمهای اندروید رو دیدم،با اینترنت نامحدود رایگان [همراه اول جان تا آخر پاییز :)] کلی فیلم دانلود کردم و خواهم کرد.

یه فیلم دانلود کردم به اسم young Sheldon که راجع به همون شلدونی هست که توی بیگ بنگ تئوری بود.مربوط به موقعی که بچه بود و خب از همون موقع بسیار باهوش و متفاوت و عجیب بود. 

الان باید کمی آز گرافیک بخونم چون فردا امتحانه و همچنین نیم ژوژمان،واسه همین باید یه سری کار هم ببریم که باید امشب چاپ کنم انشاا...

در ضمن دیشب بعضی جاها زلزله احساس شد و میگن که توی کرمانشاه زلزله اومده. امیدوارم حالشون خوب باشه و بهشون کمک بشه و همه ی مسائل مربوط بهشون حل بشه انشاا...

پ.ن: خوشحالم که هنوز یک ماه دیگه از پاییز دوست داشتنی مونده :) خدایا شکرت برای همه چیز :)

مژگان ❤😻
۱۸آبان

امروز صبح شیوا اومد کمی روی پروژه کار کردیم اما کاری که میخواستیم انجام بدیم [درباره وب سرویس اینا] کاملا انجام نشد.بعد هم کتاب جزء از کل رو خوندم و هنوز هم دارم میخونم.

دیروز قرار بود برای درس کارآفرینی ایده ببریم که من یک ایده داشتم که مادرم بهم گفته بود و استاد گفت ایده خوبیه و روش کار کنین.یه ایده هم خودم دادم که اونم خوب بود اما اولی به نظر بهتر و میرسید.ایشاا... اجرا بشه :)

این روزها حالم آرومه.در آرامشم خداروشکر. و آرزو های زیادی دارم :) و این خوبه :)

مژگان ❤😻
۱۶آبان

از اینکه میرم با موهام هرکاری بکنم،اتو کنم سشوار کنم شونه کنم، وقتی برم حموم باز فِر میشن خیلی لذت میبرم.میدونم خیلی عادیه وقتی میری حموم موها به حالت عادی و اصلیشون برگردن اما به نظر من خیلی عجیب و جادوییه که هر بار با تماس آب موهام فر میشن =)))))

این پست به مناسبت روز موی فر که دیروز بود هست.شاید هم امروز باشه. به هرحال :)

در ضمن: شاعران از موی صاف و لخت کمتر گفته اند، بسکه مضمون در دل موی مجعد ریخته. بعله =))

مژگان ❤😻
۱۵آبان

.

دیشب که خونه ی مادربزرگم بودم و کمی پیش مامان مادربزرگم نشستیم اصلا فکرشم نمیکردم فردا شب [یعنی امشب] برم اونجا برای مراسم ختم مامانِ مادربزرگم. 

مامان مادربزرگم چند سالی بود که اسیر تختخواب شده بود و مادربزرگم مواظبش بود. چند روزی بود که دچار زخم بستر شده بود و خیلی درد داشت و امروز ظهر دار فانی رو وداع گفت.

انشاا... که روحش قرین آرامش باشه. از این فقدان ناراحتم و برای این هم ناراحتم که مادربزرگم در عرض چند ماه به کلی تنها شد.اول پدربزرگم رفت و بعد هم مادر مادربزرگم.

انشاا... که خدا به هممون مخصوصا مادربزرگم صبر بده.

مژگان ❤😻
۱۴آبان

امروز کاری ندارم انجام بدم و میتونم فیلم ببینم و کناب بخونم و برم بیرون :) در حین فیلم دیدن هم میتونم دوغ و گوشفیل بخورم و بستنی و بادوم کوهی و تخمه هندونه [چیزای مورد علاقم] :) 

نمیدونم برم بیرون یا نه اما احتمالا برم یه دوری چیزی بزنم. فردا میخوام روی پروژه کمی کار کنم؛ هنوز در قسمت وب سرویس هستیم. 

همچنان درحال خوندن کتاب جزء از کل هستم و کتاب خوبیه اما خیلی فرصت نمیکنم پشت سر هم بخونمش هرچند که مشتاقشم. خب دیگه برم بخوابم که خسته ام، تازه از دانشگاه اومدم ناهار خوردم و الانم وقت خوابمه :دی 


مژگان ❤😻
۱۱آبان

این هفته هفته ی شلوغی بود.حتی دوشنبه و پنجشنبه که روزای تعطیلم هستن مشغول کار روی پروژه بودیم.البته فعلا مراحل خیلی ابتدایی هستیم.بالاخره امروز که پنجشنبه هست گزارش مربوط به اتصال اندروید و sql و همچنین پروسیجر هارو آماده کردیم.عصر باید کارهای آز گرافیکم رو انجام بدم که برای نیم ژوژمانه و شامل کارت ویزیت،روتوش و رنگی کردن عکس سیاه سفیده. فردا هم باید فیلمهای مربوط به اندروید رو ببینم.شاید کمی وب هم بخونم.

و همچنین باید چند تا ایده برای درس کارآفرینی جور کنیم که شاید بعدا یکیشون ب ه مرحله اجرا برسه ایشاا... 

خیلی خیلی دلم میخواد برم بیرون اما فکر نمیکنم حداقل امروز وقتی پیدا کنم. الان میخوام برم نماز بخونم،قهوه بخورم و برم واسه انجام دادن کارهای آز گرافیک. فعلا :)

مژگان ❤😻
۰۹آبان

این روزا اغلب سرم خیلی شلوغه، گاهی اونقدر که اصلا یادم میره وبلاگی هم دارم! 

سرگرم پروژه اصلی و پروژه های سایر درسها هستم،به خصوص اولی.الان توی کتابخونه دانشگاه هستیم و قراره بعد از ناهار روی پروژه کار کنیم،اتصال sql به اندروید و وب سرور و پروسیجر و... همچنین باید گزارش بنویسیم راجع به کارهامون برای پروژه. 

همچنان کلی خرید دارم! از مانتو گرفته تا لباس مجلسی و چند تا لوازم آرایشی و...بیرون هم خیلی نمیرم اما وضعیتش بد هم نیست! فقط میخوام کمی بیرون رفتنم رو زیاد تر کنم.

خب دیگه چیزی به ذهنم نمیرسه. فعلا ای وبلاگ عزیز من :)

مژگان ❤😻
۰۳آبان

کتاب یک به علاوه یک بالاخرهههه تموم شد.خیلی طول کشید. به علت درسا و تنبلی و... کتاب خوبی بود.اون سفری که داشتن بع نظر کمی طولانی می‌رسید اما به هرحال خوب بود.حال ندارم بیشتر توضیح بدم چون دانشگاه بودم و کمی خسته ام و خوابم میاد اما حالم خوبِ خوووبه :) پرانرژی و شادم خداروشکر. 

امروز توی دانشگاه کتاب غرور و تعصب رو خریدم و کلی هم خندیدیم با دوستان و کلاس آمارم هم تشکیل نشد در نتیجه زودتر برگشتیم.چقدر شبا توی اتاق گرم و نرم خوابیدن خوبه :) ایشاا... که هممون همیشه جای گرم و نرم [تابستونا خنک 😀] در کنار خونواده ها و عزیزامون با تن سالم و شاد و با انرژی و اینا داشته باشیم :)

مژگان ❤😻
۰۱آبان

امروز دامادمون خونمون بود و شب هم رفتیم حلقه اش رو سفارش داد پلاتین بسازن.

هنوز کتابم رو تموم نکردم. خیلی سرم شلوغ بوده.به خاطر عقد و خرید و اینا.و همینطور کلی کارای دانشگاه و پروژه ها و این چیزا. آز گرافیک دوتا کار ازمون خواسته بود که من یکیشو فقط انجام دادم. خریدای سخت افزارم انجام ندادیم.

یک پایان نامه مربوط به پروژه نرم افزاری که قبلا دانشجوها انجام دادن از کتابخونه دانشگاه گرفتیم و باید بررسی کنیم برای اینکه بدونیم چه جوری باید گزارش پروژه رو کاملا درست بنویسیم.همچنین باید جداول مربوط به پروژه رو ایجاد کنیم.

و امیدوارم پروژه مون خوب بشه و ترم خوبی هم داشته باشیم :)

مژگان ❤😻
۰۱آبان

دیشب عقد خواهرم بود :) 

از دانشگاه زودتراومدم و سریع ناهار خوردم رفتم آرایشگاه و بعدش مهربرون و عقد.

خوش گذشت و کلی خندیدیم با دختر عموم و بعدش اومدیم خونه ما و شام خوردیم.

و اکنون من یک عدد خواهر زن هستم :) 

مژگان ❤😻