تعطیلات
دوشنبه, ۴ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۱۲:۱۸ ق.ظ
+دایی و زندایی مامانم جند روزه از المان برگشتن. امشب رفتیم دیدنشون. اصلا انتظار و توقع نداشتم اما برامون سوغاتی اورده بودن. عیدی هم دادن بهمون 🙈 انقدر که مهربونن نگم. بعد اینکه میخواستیم بعدش بریم سکه طلایی غذا بخوریم بهشون گفتیم شما همربیاین. یهو دیدیم زندایی زنگ زد سکه طلا سفارش غذا داد =) دیگه شامم موندیم و کلی زحمت بهشون دادیم اما خیلی خوش گذشت. دختر خاله مامانمم با بچه هاش اونجا بودن. حرف زدیم و اینا.
+ میخوام ماشین بخرم و وقت ثبت نامش شده اما نمیدونم چطوری دیر فهمیدم وقتی کلی چک میکردم و الانم روشو بلد نیستم و تعطیلی بوده نمیشد برم نمایندگی :/ کاش فردا اوکی بشه بفهمم چی به چیه.
+ ویراستار جدید داریم از فردا خیلی مسئولیت پذیر به نظر میرسه فقط حدا کنه کار و نظم خوبی داشته باشه و حالاحالا ها کار کنه باهامون.
+ همین
۰۲/۰۲/۰۴