همه چی
چهارشنبه, ۱۱ بهمن ۱۴۰۲، ۰۸:۵۶ ب.ظ
چقدر این روزا خسته ام. چون هم کارم هست ک سنگین تر شده، هم ادیت کتابم، هم کلاس زبان ک امروز امتحان پایان ترم بود و یک ترم دیگه دارم. این امتحانای جدید خیلی استرس دارن و تازه وقتی تموم میشه و انرژیم ته میکشه میفهمم چقد استرس داشتم و راحت شدم!
درباره کارم بگم که نویسنده ها خیلی حرص میدن. نیاز دارم استخدام کنم بعد که انجام میشه ی سری انقدر بی مسئولیتن که خدا میدونه واقعا خسته شدم از دست بعضیاشون. بقیه اش خوبه. یعنی بعضی وقتا به شدت خسته کننده میشه و ناراحت کننده و عصبانی کننده اما بقیه وقتا خوبه.
نمیدونم چرا حواسم پرت شد دیگه میخوام برم! اما اینم بگم طبق برنامه جمعه ادیت کتاب تموم میشه و تازه میرم سر این قضیه که نمیدونم چطوری باید منتشر کرد. میدونم برای ناشر باید بفرستم اما خب یکم پیچیده اس.
۰۲/۱۱/۱۱