مژگان نوشت

جذابیت های زندگی بنده :)❤

مژگان نوشت

جذابیت های زندگی بنده :)❤

مژگان نوشت

❤چالِ لبخندِ تو دائم...حالِ خوبت مستمر!

❤❤اینجا بعضی حس و حال هام،عقاید و خاطراتم رو مینویسم. (چیزی مثل یک دفتر خاطرات)

❤❤❤دل را به خدا بسپار :)

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی

۴شنبه

سه شنبه, ۲۲ اسفند ۱۴۰۲، ۱۱:۳۹ ب.ظ

*امشب مثل تقریبا همیشه رفتیم باغ واسه چهارشنبه سوری. یه اکیپ کوچیک که همیشه واسه چهارشنبه سوری با همیم. خوب بود و «کلی» دلم ساندویچ بندری میخواست که بعد از اولین گاز فهمیدم دلم هات داگ میخواد :))) اما خب خوش گذشت. اتیش هم داشتیم و اینا. اما سرد بود. بعد که برگشتیم کلاغه پشت پرده حیاط قایم شده بود واسه اولین بار و حدس زدیم از صدای ترقه اینا ترسیده. خیلی ناراحت شدم براش و برای بقیه حیوونا. کاش ببشتر بهشون اهمیت میدادیم

 

*فهمیدم که اگه هی لیست از خوراکی هایی ک میخوام دزست نکنم. ‌فقط هرچی دلم خواس همون موقع بخورم بهتره و لیست باعث پرخوری میشه فقط 

 

*امروز دکتر بودم زیبایی و البته نمیدونستم چهارشنبه سوری هست قبلش که نوبت گرفتم اما دیگه یهویی اینطوری شد فک کن از یازده و بیست که از خونه زدیم بیرون حدود ۵ برگشتیم! انقدر ترافیک بود البته حدود سه ساعت تو مطب منتظر شدیم. اما نتیجه خوب بود خداروشکر

 

*بابا بعد چهارشنبه سوری رفت سفر کاری. ناراحت شدم که نتونست استراحت کنه اما کلا خیلی اهل خواب نیست و میتونه بیدار بمونه. امیدوارم به سلامت و خوشی بره و بیاد. 

 

*زندگی یکم سخت گیره. روزای خوب هست اما روزای دلسرد کننده یا بهتره بگم چیزای دلسرد کننده هم هست. کاش چیزای خوب رخ بدن و بهم امید بدن که ادمای خوب و انسان پیدا میشن.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲/۱۲/۲۲
مژگان ❤😻

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">