مژگان نوشت

جذابیت های زندگی بنده :)❤

مژگان نوشت

جذابیت های زندگی بنده :)❤

مژگان نوشت

❤چالِ لبخندِ تو دائم...حالِ خوبت مستمر!

❤❤اینجا بعضی حس و حال هام،عقاید و خاطراتم رو مینویسم. (چیزی مثل یک دفتر خاطرات)

❤❤❤دل را به خدا بسپار :)

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی

چند تا چیز

يكشنبه, ۶ خرداد ۱۴۰۳، ۰۳:۳۲ ب.ظ

*تازگیا اینطوری شدم که دوست دارم حرفای روزمره بزنم با بقیه و مخصوصا مامانم اینا حتی دوستام. بگم فلان کارو کردم فلان غذا رو خوردم درحالی ک قبلا متنفر بودم از این صحبت ها به نظرم حوصله سر بر بود :))) اما الان دوست دارم واقعا 

*به بابا دیشب داشتم یه چیزی یاد میدادم از این)نستا بعد قند /:شک۸ن کار نمیکرد دیدم رفت رو بازخوردها شد رضایت ندارم :)))) جالب بود کلی برام . فکر می‌کرد این کار باعث میشه روشن بشه و واقعا هم شد البته. اما من فکر نمیکنم ربطی داشته باشه

*یاد اون شب افتادم که خونه قیلیمون بودیم و مامان برامون کیک پخت خامه ای و روش نارنگی بود. نصفش رو برد داد ب مامان بزرگم اینا و چقدر من و ستاره عاشق کیکه شدیم. خودم که یادمه شدم :) 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳/۰۳/۰۶
مژگان ❤😻

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">