این روزای قشنگ
میخواستم خیلییی بیشتر اینجا بیام ولی نشد چون همش تصمیم میگیرم روی پیج کتاب کار کنم و بعد میبینم نتیجه بخش نیست امیدمو از دست میدم و بارها و بارها این چرخه تکرار میشه. حالا فکر کنم از اون فازهای نا)امیدی رو دارم الان و نمیدونم دیگه آیا بخوام رو پیج کار کنم یا نه. هرچند داره جواب میده اما اونجوری ک میخوام نیست.
بازم اگرم بخوام کار کنم ترجیحم اینه که شخصی کمتر باشه و بیشتر ک@تاب. حالا خلاصه این علت نیومدن بود.
این روزا دارم رو خودم کار میکنم و از وقتی این کارو انجام میدم یعنی تقریبا اول امسال احساس میکنم عوض شدم و البته هنوز جا داره کار کردن اما خیلی خوشحالم از این وضعیت. میخوام کتاب های ا:شو رو هم شروع کنم و پادکست هم که هست. یه دوره آنلاین هم گرفتم برای رابطه ع-اطفی که دوسش دارم واقعا. یک روز درمیون گوش میدم و ی روز درمیون زبان.
دیگه اینکه این دو روز تعطیل بود خیلی کیف داد هرچند دلم میخواست صبح ها بیشتر بخوابم اما زیاد نمیتونم. امشبم میرم ی پیتزای جدید اومده امتحان کنم . راستی دیروز با بابا تور سبزه حیاط رو وصل کردیم و الان آفتاب خیلی کمتر شده. البته بابا همه کارا رو کرد من یکم سیم دادم بهش و اینا.
امروزم اگه شد کیک زردالو میخوام بپزم خیلی وقته منتظرشم تازه امروز زردالو بابا آورد.