امروز و امشبِ بارونی :]
امروز اولین تجربه ی رانندگی تو بارونم رو داشتم. خیلی باحال بود :] از دانشگاه که برگشتم بارون میومد کمی ولی نزدیکای خونه شدید بود. ولی کلا تجربه خوبی بود به نظرم. و در ضمن یه جایی نزدیکای خونمون یه ماشین از کنارم رد شد و به شدتتتت آب کف زمین پاشیده شده روی ماشین من و برای یه لحظه واقعا هیچی هیچی پیدا نبود تا برف پاک کن آب رو پاک کنه :] خیلی باحال بود اونم حتی :]
در ضمن ضمن ضمن، امروز شیوا جان جان پروژه ی ماشین حساب رو واسم آورد :] علی رغم همه ی تلاشام برای نصب ویژوال استدیو و اینکه حتی ویندوزم رو عوض کردم[ هم اکنون کاربر ویندوز اِیت هستم ^_^، خودم میدونم ویندوز تِن هم هست و دارمش ولی فعلا ترجیح دادم اِیت رو بنصبم :| ] اخرش متاسفانه نشد پروژه رو درست کنم و دیگه شیوا زحمتش رو کشید :] پروژه ی بعدی نوت پد خواهد بود که بی صبرانه منتظرم فرصت کنم درستش کنم :]
امروز نگارش نداشتم و نتیجه ی دوساعت بیکاری کلی کلیپ بود که با شیوا درست کردیم و واقعا خاطره ای شد و خیلی خنده دار شدن [ کلیپ ها داخل ماشین، زیر بارون درست شدن و نتیجه ی داخل ماشین بودن زیر بارون هم طبق قانون اینستاگرام یک فیلم در استوری و یک پست در اینستا شد :) و ضمناً کلیپ های دوتایی باشیوا به اینستا نخواهند رفت:) ]
نتیجتاً روز خوبی بود =)) زیر بارون، شب، چراغای خیابون، موزیک های خودم، ای جانـــ :]]]]