مزه ش زیر زبونمه هنوز :)
پنجشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۵، ۰۵:۲۴ ب.ظ
امشب بیرون بودیم که یه دفعه مامانم هوس جیگر کرد. رفتیم یه جایی که قدیمی بود ولی تمیز. راستش فک. نمیکردم انقدر خوب باشه جیگرش. یعنی عااالی بود. البته من که فقط دل دوست دارم.جیگر نمیخورم خیلی. واقعااا بهم چسبید.
اولین جمله ای که به محض وارد شدن گفتم این بود که چقد اینجا خزه :/ البته بعدش متاسف شدم واسه خودم و یه بار دیگه فهمیدم که از روی ظواهر قضاوت نکنم.هیچوقت، هیچی رو.
اینم نتیجه ی فلسفی از جیگر خوردن :دی
۹۵/۱۲/۱۲