یک روز بدون گوشی :)
امروز صبح امتحان پایگاه داده داشتیم.خونده بودم و خوب هم بود. فقط نمودار ER رو یکی اضافه کشیدم فکر کنم.بعد از امتحان یک کلاس توی کارگاه کامپیوتر داشتیم. این رو بهمون یاد داد که با کد نویسی جدول ایجاد کنیم و ستونهاش رو ویرایش و حذف کنیم.ازش خوشم اومد.
بعدش با اینکه ساعت تازه یازده و ربع بود من و شیوا ساندویچمون رو خوردیم و بعدشم زهرا و فاطمه بهمون ملحق شدن و کلی حرف زدیم و خندیدیم.جالبه که برخلاف تقریبا همه ی روزایی که تا ساعت پنج کلاس داریم شارژ گوشیم کلیش موند و اصلا نیازی به شارژر پیدا نکردم و الانم 36 درصد دارم که این یعنی ما موفق شدیم بدون گوشی خوش بگذرونیم :)
بعد از دانشگاه رفتیم بادکنکای شیوا رو دادیم با گاز هلیوم پر کردن و کیکشون رو گرفتیم و بعد بچه ها رو بردم خونه هاشون. تولد شوهر خواهر شیوا بود و الانم اونجاست. امیدوارم بهش خوش بگذره :)
پ.ن: هفته ی پر امتحانی رو پیش رو داریم.سه تا امتحان میان ترم.خوشبختانه قبل از هر امتحان یک روز تعطیل داریم. میدوارم موفق باشیم هممون :))))))