برف خوشگل دوست داشتنیِ شنبه
شنبه شب با مامانم رفتیم دندون پزشکی برای معاینه دندون هامون و چه برف خوشگلی اومد خداروشکر :)
بعدش هم اومدیم خونه و با شوهرخواهرم و خواهرم شروع کردیم به پیتزا درست کردن که اصلا خوب نشد 😀 یعنی زودتر از اینکه پخته بشه از فر درآوردن و البته به مخالفتهای من گوش نکردن و خلاصه پیتزای نپخته ای که گوشت چرخ کرده هاش داشت ازش میریخت بیرون خوردیم 😀😀😀
یکشنبه بابا و شوهرخواهرم رفتن تهران برای ماشین دیدن و من و مادرمم رفتیم دانشگاه آزاد و غیرانتفاعی سوال کردیم اخرش تصمیم گرفتم برم ازاد ایشاا... .هرچند قبلا هم همین تصمیم رو گرفته بودم اما این بار اون دوستی که قرار بود دیگه باهام نمیاد و تنها خواهم رفت، یکشنبه برای ناهار پیتزا گرفتیم خوردیم که پیتزاهای شنبه رو بشوره ببره 😅
بعدش با خواهرم یک فیلم دیدیم که مدتیدقبل دانلود کرده بودم راجع به مردی که میره داخل بدن یک گربه و خود مرد توی کما هست که جالب بود وسطای فیلم بابام اینا اومدن و ساعت چهار صبح امروز رفتن شیراز برای ماشین ایشاا... که بابام یه ماشین خوب بخره.
و امروز مامانم نوبت دندون پزشکی داره که من نخواهم رفت ولی خواهرم باهاش میره. من شاید اتاقم رپ مرتب کنم. امروز صبح هم فیلم the model 2016 رو دیدم که خیلی خوب نبود فقط از قسمتای عکس مدلینگ گرفتناش خوشم اومد، پایانش هم باز بود.
www.roustanews.ir