مفهوم جدیدی از سورپرایز :)
چهارشنبه, ۹ خرداد ۱۳۹۷، ۰۲:۱۱ ب.ظ
1.
داشتیم راجع به تولد شوهرخواهرم حرف میزدیم ،خواهرم گفت که سورپرایزش نکنیم همینجوری بهش میگم بیاد چون اگه نگم تولده ممکنه کار داشته باشه و... بابام هم گفت آره بابا یه دفعه یه گربه بنداز تو بغلش یهویی این میشه سورپرایز =)))
2.
یه دفعه کوچیک که بودم (ابتدایی یا راهنمایی) پای کامپیوتر نشسته بودم که یهو مامانم اینا اومدن نشستن رو تختم. همینجوری هم توی چشماشون شیطنت بود و میخندیدن. یه دفعه به من گفتن که یه موش تو اتاقته منم کلی ترسیدم و اتفاقا یه چیز دایره ای سیاه روی تختم دیدم و فرار کردم. بعدا بهم گفتن که نه موش نیست و ترب سیاهه :) ظاهرا وقتی مدرسه بودم برام چنین نقشه ای کشیده بودن :)
۹۷/۰۳/۰۹