طولانی و با جزییات :)
دیروز ساعت هفت رفتیم سینما که تگزاس رو ببینیم اما متوجه شدیم ساعتش به ۹ تغییر کرده،ما هم رفتیم فستفود پیتزا و ساندویچ و اینا خوردیم و کمی مامانم کارهاشو انجام داد و مارو گذاشت سینما .فیلم جالبی بود و خنده دار و انگلیسی حرف زدنهای بهرام (پژمان جمشیدی) خیلی خنده دار بود.بعدش هم کیانا رو گذاشتیم خونشون و رفتیم خونه .البته موقعی که کیانا رو مامانش آورد دم سینما تانیا جانم رو دیدیم که اولش هی نگاه میکرد ببینه ما کجا میریم و بایبای نمیکرد اما اخر سر کلی با خنده بایبای کرد و بوس برامون فرستاد :*****
امروزم که آخرین جلسه کلاس زبانم بود و انشاا... یکشنبه آینده امتحان داریم البته احتمالاً. امیدوارم نمره ی عالی ای بگیرم .باید این هفته رو کلا درس بخونم :) البته کسی حرفی از ورکبوک نزده فعلا ولی مدرس اولیمون میگفت مهمه و نمره داره حالا نمیدونم چی بشه دیگه،مال من که کامله خداروشکر .
دیگه اینکه کلی کتاب دانلود شده و کاغذی دارم برای خوندن :عشق در سالهای وبا(که در حال خوندنشم)،دختری که رهایش کردی،ترغیب،کلیدر،از آدم تا خاتم،زندگی دوم،راهنمای کهکشان ها برای اتواستاپ زن ها و یکی دیگه که اسمشو یادم نیست.با این حال بااازم میخوام کتاب بخرم همش و عکسای کتابا منو وسوسه میکنه و کلی به عکس کتابا نگاه میکنم همش. :)
یک لیست خرید شومیز هم نوشتم که باید یکی یکی شومیز های مورد نظرم رو پیدا کنم و بخرم :)