روزانه
+دیگه ایام امتحانات داره خیلی طولانی میشه و من یکی که حوصلم سر رفت . امتحان زبان ماشین امروز سطحش از اونچه که فکر میکردم و اونچه که توی کلاس تدریس شده بود بالاتر بود. اما فکر میکنم بد جواب ندادم.برای گسسته یکم میترسم که البته فکر میکنم اینم مثل میانترمش اونقدری که فکر میکنیم سخته سخت نخواهد بود، از لحاظ جزوه میگم، امتحانشم که مثل جزوه میده.
+توی کانال استرینگکست عضو شدم و حسااابی دارم پادکست گوش میکنم. خلاصه هاشونم مینویسم یه سری میام همشونو میذارم. فقط میتونم بگم عالیه.
+تفسیر رو ۱۷ شدم و شیوه رو ۱۹.۵ . خب خداروشکر. در ضمن دیفرانسیل به هیچکس نمره خوبی نداده تا اینجا که میدونم، ۱۱،۱۲،۱۳،۱۴ً نمره های من و سه نفری بود که توی امتحان پیش هم بودیم. در این حد یعنی !
+دیروز تانیا و کیانا اومدن خونمون. تاتا میگه عسیسممم :*** بابام برا اینکه بخندوندش کله معلق میزد، تانیا هم سرشو میگرفت و میگفت آخخخ و کلی میخندید. توی اتاقم داشتم وسایلمو جمع میکردم که بهشون دست نزنه ، دیدم شروع کرد بقیه وسایلو بده دستم تا جمع کنم :* هرچی بهش میدادیم بخوره سریع میگفت عمو و میبرد پیش بابام با هم بخورن. یاد گرفته میگه اسب،انارم یاد گرفته، عاشق لیموشیرینه و شکوفه. شکوفه رو ریخت رو زمین گفتم وااای اونم گفت بااای :*** ولی واقعا واقعا خوشگل میگه عسیسم :*** جوجوی من :)
+کتاب باز هم من تموم شد. کل داستان رو دوست داشتم. خیلی توصیفاش از نیویورک قشنگ بود.من خودمم عاشق سفرم (البته برای مهاجرت فکر نمیکنم گزینه خوبی باشم،هرچند دیگه مطمئن نیستم) و برای همین از اون پارت سفرش خیلی خوشم اومده بود.بعصی جاهاش (خیلی کم بود اما بود) کلیشهای بود که دوست نداشتم اما بازم میکم در کل قشنگ بود و قلم نویسنده هم که عالی. فقط حس میکنم چند جا خطای ترجمه داشت. البته این نشری که من خوندم، فکر میکنم نشری مثل آموت چنین مشکلی نداشته باشه.