بحث شیرین غذا
ما امروز رفتیم هرمس شعبه نظر غذا بخوریم. من پاستا پنه با سس پستو سفارش دادم که واقعا بدمزه بود و همش موند، من فقط یه کوچووولو خوردم. سس پستو به هیچ عنوان به این بدمزگی نیست :( مامانم ساندویچ زبان و خواهرم میگو سفارش داد که از نظر من هیچکدومشون خوشمزه نبودن و فقط میشه گفت بد نبودن. مامانم گفت حالا که غذاتو دوست تداری برات پیتزا بگیرم که من دیگه اصلا هیچی نمیخواستم و گفتم نه، چون یکم از غذاهای اونا خوردم.
دیگه بعدشم یه مانتو خریدم و یه پیراهن ساحلی، خونه هم تخم مرغ خوردیم و واقعا به این نتیجه رسیدیم که بسیاااار خوشمزهتر از غذای اونا بود :) شب هم از یه فلافلی که توی بچگیم ازش غذا گرفته بودیم و خیلیی خوشم اومده بود فلافل گرفتیم. از اون موقع که اولین بار غذاشونو خوردم دیگههه نخوردم چون هیچوقت جای پارک نبود اونجا و منم پیگیر نشدم، اما باز این فلافل هم بهتر از غذای هرمس بود :) البته از حق نگذریم اوندفعه که هرمس بودم شعبه آب، کرپش خوب بود. اما این چیزای این دفعه رو دوست نداشتم اصلا.
+ با نوشتن این پست یاد دیروز افتادم که هی داشتم میگفتم توت فرنگی میخوام و پسته تر میخوام و... اخرش مامان بزرگم گفت از اون موقع یه ساعته همش داری حرف شکمتو میزنی نه هیچی دیگه 🤣 خلاصه که این پست هم همش همینجور شد، اما خب بحث مهمیه دیگه :) راستی سامانه سجاد باید ثبت نام میکردم برای اخرین مرحله ازاد سازی مدرک، توی سمیه بهم گفتن. فعلا یه مرحله مونده که باید بپرسم اگه لازم نیست انجام ندم :)
شب بخیر :) دوستت دارم خدای مهربونم و ممنون که پیش توام :)❤️