و تو که نعمت نوشتن رو بهم عطا کردی ❤️ الحمدا...
خیلی خیلی وقته میخوام بیام بنویسم و خداروشکر امشب اومدم. اول اینکه دانشگاه خوبه حسابی و واقعا هم لذت میبرم از خستگی دانشگاه. کار هم که میکنم و خبر خووووب امروز هم اینه که درس مباحث ویژه قراره پایتون اموزش بده بهمون. که این خبییلی خوبه، پایتون بسیار محبوبه و من تو فکر کلاس بودم واسش هرچند فعلا جدی نبود.
درس مهندسی اینترنت هم استاد خوبی داره که اطلاعات عمومیش خیلی بالاست مثل اینکه. دیگه چییی؟ اهان شبیه سازی تا اینجا که قشنگ نیست و البته استادش تنفر برانکیزه، اینو من نمیگم فقط! هرچند که امیدوارم یکم محبوب کنه خودشو یا حداقل منفور بودنشو کم کنه.
دیگر آنکه ادم باید خودشو دوست داشته باشه! به نظر من که واقعا ادم باید خودشو دوست داشته باشه! و من خودمو دوست دارم و وقتی این جمله رو مینویسم بیشترتر حتی !
برم بخوابم که فردا حاضر باشم واسه آبسار؟ اره برم واقعا . :) شب بخیر مژگان که بعدا قراره این مطلبو بخونی :) :* دوستت دارم ❤️
پی نوشت: و دوستت دارم خدای بزرگ عزیزم و از اول هم داشته ام و میدونی که این فعل دوست داشتنت همراهم بوده و هست و خواهد بود، به مرحمت خودت، شب بخیر ❤️