خندددده
سه شنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۸، ۰۵:۳۲ ب.ظ
خواستم یه عکس بذارم که نشد ! خب همینجوری میگم که دارم چای میخورم و حسابی خسته ام اماااااا امروز توی دانشگاه کللللللی با شیوا خندیدیم و اصلا نمیشد اروم بشینیم. به خصوص سرکلاس پیاده سازی که اصلا جزوه ننوشتیم و فقط حرف زدیم و خندیدیم :)))) کلی هم خوراکی از بوفه گرفتیم خوردیم و شیوا هم اسنک اورده بود.
دیگهه کلی هم کار دارم که یکی دوتاشو فردا انجام میدم. از دانشگاه که اومدم شروع کردم کارامو انجام بدم واسه همینم نمازم داشت قضا میشد اما نشد خداروشکر ! چند دقیقه مونده به غروب خوندم. بعد چای شاید برم سراغ وفور کاترین ها. راستی جلد یک انا کارنینا تموم شددد!
۹۸/۰۸/۱۴