شکر خدای را از همه چیز :)
خب اول بگم که اینترنت همراه بالاخره وصل شد اینجا. و این خیلی خوبه و میچسبه؛ حتی با اینکه وای فای هست.
دوم اینکه این چند روز حسااابی سرم شلوغ بوده و خواهد بود. کلی کار داشتم و از فردا هم درسامو میخوام بخونم، همچنین یه پروژه بانک داریم. دیگه چیییی؟ آهان موقعی که نت نبود میگفتم الان سرم خلوته کلی کتاب بخونم که بعد دیگه نمیرسم، واقعا هم همینطور شد و الان چند روزه کتاب نخوندم. تسلی بخشی های فلسفه رو گفته بودم شروع کردم؟ خیلی جالب بود.
دیروز رفتیم رستوران و بعد مدتهااااا فسنجون جان خوردم که خوشمزه بود به جز اینکه باید فلفل دلمهای کمتر میزدن به مرغش، هرچند طعمش خیلی کم حس میشد اما من بدم میاد. امروزم با بابا رفتیم باغ کلی عکس پاییزی گرفتم و بعد رفتیم رستوران من جوجه خوردم که بازم خوب بود. دوغشم عالی هم امروز هم دیروز ؛ البته دیروز عشایر بودیم امروز محمد درچه.
و دیگه برم :)