تانیا جونم
جمعه, ۲۲ آذر ۱۳۹۸، ۰۴:۳۶ ب.ظ
دوشنبه کیانا رو رسوندم، بعد رفتم پیش تانیا یکم. انقدر شیرینی زبونی کرد؛ چند بارم میخواستم بیام خونه نذاشت. اخر سر که داشتم میومدم رفت تو اتاق گریه کرد و ناراحت شد که من دارم میرم ، جوجهی منه آخههه😍😍😍
۹۸/۰۹/۲۲