عید قشنگ
يكشنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۹، ۰۱:۲۹ ق.ظ
امشب بابا میگفت خوشش نمیاد از مهمون برنامه دورهمی و باید بزنه یه جای دیگه. بعد مامانم مه داشت واسه من تعریف میکرد، بابا بیشتر میدونست چی به چیه!! :)
مامانم چند روز پیش دنبال کلیپسش میگشت. یهو گفت شماها کلیپسمو میذارین یه جایی و من بایذ بگردم که اصلا هم خوشایندم نیست :))) من خیلی خوشم اومد از این جرف.
امروز آبرنگ خریدم و نقاشی کردم کمی. از وقتی رفتم سمت ایلاستریتور نقاشی رو جالب یافتم! الان خیلی خوشحالم که آبرنگ و دفترش رو خریدم و کلی طرح جدید گرفتم.
و اینکه صدای بارون میاد و چقدر لذت بخشه با این صدا بخوابی! البته بعد از اینکه کمی دیگه کتاب خانه ای که در آن بزرگ شدیم رو بخونم.
پس خدایا شکرت و خیلی دوستت دارم و همه چی عالیه و حالم فوق العاده اس. باید بیشتر بیام اینجا و اینو بنویسم :)))
۹۹/۰۱/۱۰