دی دی :)))
چهارشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۹، ۱۲:۳۲ ق.ظ
امشب (یعنی دیشب، الان از دوازده گذشته) بابام گفت یه چیزی تو خونه تغییر کرده هرکی گفت . من رفتم اشپزخونه شروع کرد بگه دی دی اروم! بعد هرچی نزدیک میشدم دادددد میزد دی دیییی 🤣🤣🤣🤣 کلی خندیدم. بعد اون دی دی آروما خیلی قشنگ بودددد بچگونه بودددد خیلی دوست داشتم :) اخرشم دیدم رو سقف فریزر یه کاسه الوچه و چاقاله هست :) خلاصه خیلی بازی باحالی بود و عاشقتم بابااااایی :) راستی مامان امشب گفت که فردا سالگرد ازدواجمونه ، فکر کنم رو تاریخ شعبان منظورش بود، منم تبریک گفنم بهشون :) انشاا... همیشه خوشبخت باشن و باشیم همه ما ادما. بعد اینکه یه نقاشی اب پرتقال هم کشیدم که خیلی دوس داشتم بکشم. خوب شد.
فعلا همین :) شب بخیر.
۹۹/۰۱/۲۰