راجع به 96
عید امسال رفتیم تهران و کلی خوش گذشت. امسال کلی هم از بهار لذت بردم.بعدش در تابستون رفتیم کارآموزی و آخر مرداد متاسفانه پدربزرگ عزیزم رو از دست دادیم.بعدش در پاییز به شدت مشغول پروژه ام و بقیه درسهام بودم و متاسفانه در پاییز مادربزرگ مادرم رو از دست دادیم. امیدوارم روح هر دوشون قرین رحمت الهی باشه.در زمستون هم باز مشغول پروژه بودم و امتحانات و اوایل اسفند پروژه رو پاس شدم و تموم شد رفت. بعدم قرار شد به علت اینکه مشخص نبود پروژه رو پاس میشم یا نه نتونستم دانشگاه دیگه ای برای لیسانس ثبت نام کنم و این شد که ایشاا... از ترم دیگه دانشگاه خواهم رفت.و البته 30 مهر خواهر جانم عقد کرد انشاا... که خوشبخت باشن همیشه :)
درضمن امسال دختر عموم،دختر دوست مامانم،دختر همسایمون، و دوتا از نوه عمه هام(یک دختر و یک پسر) هم عقد کردن.انشاا... که همشون خوشبخت باشن و همه ی ما مردم خوشبخت باشیم و خوشحال و سالم :)
خب الانم که قبل عیده و حسااابی حال و هوای عید همه جا و در خونه هست.و حالم در کل امسال خوب بود خداروشکر. ایشاا... حال همه ی هممون در سال آینده و سالهای بعدش و همیشه عالی باشه :)))
و مطمئنم سال 97 عاااالی عااالی خواهد بود :))))
اسم امسال رو میذارم تلاش تحصیلی با حالِ خوب :)