مژگان نوشت

جذابیت های زندگی بنده :)❤

مژگان نوشت

جذابیت های زندگی بنده :)❤

مژگان نوشت

❤چالِ لبخندِ تو دائم...حالِ خوبت مستمر!

❤❤اینجا بعضی حس و حال هام،عقاید و خاطراتم رو مینویسم. (چیزی مثل یک دفتر خاطرات)

❤❤❤دل را به خدا بسپار :)

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی

خود عید 7

دوشنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۷، ۱۰:۲۸ ب.ظ

پنجمین روز: صبح که هیچ کاری نکردیم،شبش خونواده شوهرخواهرم اینا اومدن و چیزهای عیدی خواهرم رو آوردن . من و نگین (دختر خواهرشوهر خواهرم)هم کلی صحبت کردیم و اینا.

و ششمین روز: صبح من خونه بودم و کلا به جز کتاب کار خاصی نکردم. عصر حدود ساعت پنج با مامان و خواهرم و شوهرش و نگین رفتیم ستی سنتر سپاهان شهر.اونجا مامانم کل وقتشو توی هایپر استار بود و یه سری لوازم و ظروف برای بیرون رفتن گرفت که رنگی رنگی و شیکن.خواهر و شوهرخواهرم هم گارد و اینجور چیزا گرفتن.من و نگین هم کلی همه جارو گشتیم و من دو تا مانتو گرفتم که یکیشون هندونه ایه و خیلی دوسششش دارم و اون یکی مشکیه با یک شومیز سفید که پشتش پروانه داره و یکم چین که اینا همه آیتم هایی هستن که دوست دارم :))))) همچنین یک لاک مشکی با اکلیل سفید که خیلی دلم میخواست گرفتم :)

توی یکی از طبقات یک بستنی فروشی بود که به صورت سلف سرویس من بستنی نوتلا و توت فرنگی با ترافل شکلاتی و شوکورول و نگین نوتلایی و شکلاتی گرفتیم. خیلی هم خوشمزه بود :)

شب هم عموی شوهر خواهرم و همسرش(که پسر عموی پدربزرگم هم هست) اومدن خونمون واسه عید دیدنی .

خلاصه امروز خیییلی خوش گذشت خیلییی چسبید خییییلی حال داد خیییلی حالم خوبه خداروشکر :))))


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۱/۰۶
مژگان ❤😻

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">