StringCast
خب من بعد از گوش کردن به چند تا استرینگ‌کست میخوام خلاصه هاشونو بنویسم که البته چیزهایی هستن که من ازشون فهمیدم و ممکنه کاملا درست نباشن.
این یکی پادکست بیگ بنگه:
بیگ بنگ
دو نفردر حال تحقیق به نویزی خسته‌کننده برخوردند که مشخص شد تابش زمینه کیهانی بود که اولین نوریه که از شروع جهان باقی مونده.
بعد گفته شد در اون زمان دانشمندان فکر میکردن جهان همیشه وجود داشته و همیشه وجود خواهد داشت که چون این نظریه با حرف دین که میگه جهان رو خدا افریده متفاوته بنابراین اونها با افراد معتقد مشکل داشتن.
بعد مشخص شد جهان درحال بزرگ شدنه و در این زمان یک کشیش که ریاضی‌دان و دانشمند هم بوده با مهندسی معکوس گفته که قبلا هم جهان خیلی کوچیک بوده و انیشتین رو قانع کرده که این رو قبول کنه.و اغاز جهان از یه نقطه خیلی کوچیک بوده.
بعد گفته شد در اغاز جهان فضا در خودش درحال گسترش بوده. بعد اینکه بیگ‌بنگ باید مقدار مساوی ماده و پادماده تولید کرده باشه و اونها همدیگه رو خنثی کرده باشن و ماده ای وجود نداشت اما ماده به پادماده غالب شده و چیزی نتونسته پاسخی به این مسئله بده.بعد پروتون و نوترون ایجاد شده و بعد هیدروژن. هیدوژن به نورهای‌موجود اجازه تابش نمیده و به همین دلیل اون دوره دوره تاریک نامیده میشه.
پس از میلیون ها سال ستاره و کهکشان به وجود میاد و تششعات اونها هیدروژن رو به پلاسما تبدیل میکنه که تا امروز وجود داره و باعث به وجود اومدن نور میشه و بعد از اون زمین به وجود میاد و زندگی در اون شکل میگیره و بعد موجوداتی هوشیار به وجود میان.
در ابتدای پارت سوم گفته شد که اصلا اصطلاح بیگ بنگ غلطه و جهان با یه انفجار بزرگ به وجود نیومده چون اولا بیگ بودن بنگ یعنی یه بخش گنده ای از فضا رو شامل میشده در حالیکه بنگ کل فضای موجود رو شامل بوده.و دوما بنگ اصلا بنگ نبوده و کشش بی صدا بوده و به جای یک ثانیه در کشش زمانی رخ داده پس کشش همه جانبه اسم بهتریه.
بعد گفته شد گلون کوارت رو میساخت و اونا هیدرون ها که پایه ماده بود و اونها با پاد ماده درگیر و فوتون گاما تولید میشد و لپتون های باقیمونده ترکیب شده با الکترون قادر به ترکیب با هیدرون نبودن برای همین فوتون ها از الکترونی به پروتون دیگه میرفتن و برعکس.
با گسترده شدن جهان و پایین اومدن دما نوترون به وجود اومد و الکترون و پروتون و نوترون ترکیب و هیدروژن رو تشکیل دادن و پروتون و الکترون دیگه به فوتون ها واکنشی نشون نمیدادن و بعد از مدتی فوتون ها چیزی برای برخورد نداشتن و به مسیر خودشون ادامه دادن تا اینکه به جسم سفت برخورد کردن ک همون انتن ازمایشگاه بود. و موقع رسیدن به ما به موج مایکروویو تبدیل شدن و تنها بازمونده از بیگ بنگ هستن و دمای جهان رو برای ما مشخص میکردن. که در همه جهان یکی نیست.
حالا این سوال پیش میاد که قبل از بیگ بنگ و شروع جهان چی بوده؟
البرت انیشینن میگه جرم بر فضا تاثیر میذاره و زمان برای افراد روی زمین زودتر میگذره و همچنین برای کسی ک کنار یک تریلیه زودتر از کسی که در زمین چمنه میگذره. و جرم سرعت زمان رو کند میکنه. بنابراین جهان قبل از بیگ بنگ که جرم جهان انباشته شده بود گذر زمان تقریبا صفر بوده پس از بیگ بنگ زمان کم کم سپری شده پس انیشتن میگه قبل از بیگ بنگ مکان و زمانی وجود نداشته
یک سری تئوری برای جهان قبل از بیگ بنگ وجود داره که قطعی نیستن:
نظریه تورم که میگه جهان گسترش زیادی پیدا کرده و اختلاف دمایی رو توجیه میکنه و میگه حباب های اختلاف دما پیشرفت کرده و جهان دیگری رو میسازن.
یک نظریه دیگه میگه: جهان ما بالاخره یه روز انرژیش تموم میشه و فشرده میشه تا دوباره کوچیک شده و بیگ بنگ رخ بده و میگه جهان هزاران بار این اتفاق براش افتاده.
نظریه بعدی اینکه در جهان ما سیاه چاله ها انرژی رو به درون خودشون کشیده و محو میکنن و اینکه شاید سیاه چاله معکوسی به نام سفید چاله داشته باشن که انرژی رو بیرون بده پس این سفید چاله ها جهان مارو شروع کردن و انرژی ازاد کرده و شاید به ازای هر سیاه چاله یک سفید چاله وجود داره که جهانی دیگه رو شکل میده پس سیاه چاله های جهان ما درهایی هستن به جهان های دیگه. که در اون ممکنه مای دیگه ای وجود داشته باشه.
*****************************************
دومیش عمر جاودان
این قسمت کمی پیچیده بود.
اینکه چون اطلاعات مربوط به میزان عمر در دی‌ان‌ای موجودات قرار داره ایا میشه با دستکاری دی‌ان‌ای عمر رو طولانی تر کرد؟
محققینی در ژنتیک های یک کرم دستکاری کردن و موجب طولانی تر شدن عمرش از ۳۰ روی به ۷۰ روز شدن که علاوه بر طولانی تر شدن عمر کیفیت عمرش هم به صورت نسبی برقرار بود یعنی در ۴۰ روزگی همون جوری بوده که قبلا در پونزده روزگی بوده و به همین ترتیب.
ژن دفتو:
ژن: بخشی از دی‌ان‌ای که نقش دستور رو پخت برای پروتئن های مختلف ایفا میکند.
دفتو: روی یکسری از گیرنده های هورمونی سطح سلول میشینه و نظارت میکنه که چه هورومون هایی وارد سلول بشن ولی هورمون هایی که دفتو میگیره کاتالیزور پیر شدن هستن.
دروزاه ای که دفتو نطارت میکنه در کرم شباهت داره به دروازه انسولین(جذب مواد غذایی) و ای‌جی‌اف‌وان (رشد)داره. اما یک وظیفه دیگه هم دارن که پیر شدن هست. به این صورت که دفتو پروتئنی به اسم فکسو مارشو شروع میکنه و یکسری ژن دیگ فعال میکنه و به خاطر اونا پروتین هایی ترشح میشه که از سلول محافظت میکنن و نمیذارن پیر شه. حالا وقتی گیرنده دفتو داره کارشو میکنه فاکسو دیگه ژن هارو فعال نمیکنه و کرم میمیره ، چرا سلول عمرشو کم میکنه، وقتی دفتو فعاله ، انسولین و اون یکی به وفور دریافت میشن و همه چی خوبه و سلول نیروی کمکی نمیاره که ازش مراقبت کنن اما وقتی دفتو خرابه و انسولین و اینا به سلول نمیرسه سلول همه ژنارو برای نگه‌داری فعال میکنه .
اگه دارویی فعال بشه که مصنوعی فکسو رو فعال کنه و باعث مراقبت بشه یا استفاده از کریسپر و ژن های محافظت کننده ژن های غالب بشن.
ایا این باعث جاودانگی میشه؟ ایا اصلا جاودانگی خوبه یا باعث نابوی انسانها میشه؟
*************************************
ادم فضایی
با توجه به سیارات زیاد مشابه خورشید و سیاراتی مشابه زمین که دور اونها پیچرخن احتمال وجود موجودات فضایی هست.اما چرا نمی‌بینیمشون؟
تئوری که میگه ما دوریم از هم نقض میشه چون با توجه به یک مقیاس خاص سه مرحله برای رسیدن به توانایی سفر در کل کهشکشان وجود داره و با توجه به اینکه احتمالا بعضی سیارات قبل از زمین ایجاد شدن و به مرحله سه رسیدن( زمین هنوز به مرحله سه نرسیده) پس باید تا الان میدیدیمشون .
اما یک تئوری میگه فیلتری وجود داره که بعد از رسیدن به یک مرحله از تمدن ، اون رو از بین میبره بنابر همین تئوری کسی تا الان نتونسته بین کهشکان سفر کنه و تئوری بعدی میگه ما از اون فیلتر رد شدیم و زنده موندیم و بنابراین تنها موجودات دنیاییم.
بعد هم بررسی میشه ایا واقعا دیدن موجودات فضایی به دردمون میخوره؟ چون که اگر اونا بیان به زمین احتمالا میخوان از انرژی استفاده کنن و نه چیز دیگه ای.
*******************************
بتمن واقعی
راجع به مردی نابیناست(دنیل کیش) که با ایجاد صدا و شنیدن اکوی صدا میتونه محیط اطرافش رو شناسایی کنه و دوچرخه سواری انجام بده.که به این کار اکولوکیشین میگن.
برای دیدن چیزی اطلاعاتش میره به مغز و تحلیل میشه و برای صدا هم همینطور اما تفاوتش اینه که برای تصاویر یه دیتابیس در مغز وجود داره که با دیدن چیزی مغز به اون دیتابیس مراجعه کرده و با توحه به چیزای مشابهی که قبلا دیده جسم رو تشخصی میده اما برای صدا چنین دیتابیسی وجود نداره اما در مغز افرادی مثل فردی که اول گفتم یک دیتابیس صدا ایحاد میشه.
همچنین گفته شد تعدادی از نابینایان رو بهشون هدفون دادن و بازخورد صدا در محیط های مختلف رو براشون پخش کردن و اونا تونستن به درستی محیط رو توصیف کنن در همون حین از مغزشون اف‌ام‌آر‌آی گرفته شد و معلوم شد بخشی در مغز که مربوط به دیدن هست در حین گوش کردن اونا به صداها روشن میشده. بنابراین اونا واقعا اون محیط رو میدیدن.
پدیده ای که تغییر در مغز رو بعد از یه حادثه توصیف میکنه که باعث میش بخشی از کارکرد نفر تغییر کنه که در این نمونه تبدیل صدا به بینایی دوم هست.
اقای کیش تکنیک خودشون رو تا الان به بیش از پونصد کودک نابینا درس دادن.
همچین توی این پادکست گفته شد که چقدر معز قابلیت داره که ممکنه ادم رو به ابرقهرمان تبدیل کنه.
ببینید: سخنرانی دنیل کیش در تد و ویدیو دوچرخه سواری ایشون.
