امشب یک داستان صوتی دیگه گوش کردم. از وودی آلن به اسم “اعترافات یک سارق مادرزاد”. داستان جالبی بود.
کتاب “چهار اثر از فلورانس” رو هم دارم میخونم و همزمان بخشهایی ازش رو در دفترچه خوشبختی ام مینویسم. خیلی خیلی از این کتاب تعریف شنیدم. تا اینجایی که خوندم (که البته زیاد نیست) خیلی خیلی خوب بوده. به نظرم هرکس میخوندش باید نکاتشو جایی بنویسه برای خوندن و یادآوری دوباره. البته این موضوع واسه خیلی از کتابها و مطالبی که میخونیم صدق میکنه.
دیگه اینکه امروز رفتم پیش زهرا و آهو و نسرین رو هم دیدم. یه نینی پسر هم اومد مغازه با مامان باباش که گرفتیمش و بغلش کردیم و ازش عکس گرفتیم . روز خوبی بود خداروشکر :)
دیروز هم کمی خرید کردیم و بعد رفتیم کافی شاپ و بعدش خونه مامان بزرگ .
پ.ن: با اینکه زیاااد میام وبلاگ ولی حس میکنم کم میام و هی دوباره میام :دی