مژگان نوشت

جذابیت های زندگی بنده :)❤

مژگان نوشت

جذابیت های زندگی بنده :)❤

مژگان نوشت

❤چالِ لبخندِ تو دائم...حالِ خوبت مستمر!

❤❤اینجا بعضی حس و حال هام،عقاید و خاطراتم رو مینویسم. (چیزی مثل یک دفتر خاطرات)

❤❤❤دل را به خدا بسپار :)

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی

۱۴۶ مطلب با موضوع «دانشگاه» ثبت شده است

۱۳بهمن

بالاخره امروز زودتر از روزهای دیگه تعطیل شدیم و فرصت کردم کمی بنویسم.

دانشگاه و درس خوبه اما برای کسی که چهار ماه توی خونه بیکار بوده و هیچ درسی نخونده و جمله ای یاد نگرفته یکم سخته! 

به خصوص ریاضی که به شدت هر چه تمام تر دلم به سمت نخوندنش پر میکشه!اما به دلیل ترس قراره خودمو مجبور کنم حسابی بخونمش.

برنامه نویسی همچنان با اختلاف زیاد از بقیه درسا در صدر جدول درساییه که مغز منو میخارونن! اینکه میگم  مغزمو میخارونه یه اصطلاحه که خودم اختراعش کردم به معنی اینکه حسابی دلم میخواد از زیر و بمش سر دربیارم!

رفت و برگشت به دانشگاه با اون مسافت طولانی رو اهنگ گوش کردن قابل تحمل میکنه.

خوش میگذره و خوشتر میگذشت آگه اساتید محترم انقدر سختگیر نبودند! 

غذای دانشگاه  اونچنین تعریفی نداره و بیشتر برای سیر شدنه تا لذت بردن!

دوستان هم خوبن و قابل تحمل! البته اگه هنوز بهشون بشه گفت دوست؛فعلا بیشتر همکلاسی اند.

امروز سه ساعت ریاضی داشتیم ؛ دروغ چرا، میترسم! من تلاشمو میکنم.دیگه بقیش دست خداست!

اووووم، بیشتر کتابها و جزوه هارو -که زیاد هم نیستند- از دانشگاه تهیه کردیم و فقط یکی دوتا مونده که احتمالا هفته آینده با شیوا میرم میگیرم. 

راستی این اصطلاح ترم یکی و ترم بالایی و این جور چیزا خیلی به نظرم مسخرس،  واقعا به نظرم حرفای بچگونه ایه.البته منظورم فقط در مواردیه که به قصد مسخره کردن گفته میشه. من که شخصا اصلا در مقابل یه ترم چهاری اصلا احساس یه کلاس اولی در مقابل کلاس پنجمی رو ندارم!شاید اونایی که ازین اصطلاحات استفاده میکنند خودشون چنین احساسی دارن!

دیگه چیزی یادم نمیاد؛بعدا بازم مینویسم.


مژگان ❤😻
۱۱بهمن

دیروز رفتم دانشگاه. 

بد نبود، الان حوصله ندارم در موردش بنویسم.گوشیم خراب بود فلش کردم درست نشد. 

ورژن اندرویدش رو برده بالا و رابط کاربری ش تغییر کرده. یه کم گیج شدم.

برمیگردم و در مورد دانشگاه کامل مینویسم.

مژگان ❤😻
۰۹بهمن

فردا صبح میرم دانشگاه...حسم چیه؟...  گشنمه!

مژگان ❤😻
۰۳بهمن

دلم میخواد درس بخونم...!چه درسی؟عمومی هایی که همیشه به نظرم اضافی بودن! ادبیات،زبان...! ریاضی...؟؟؟نه نه اصلا،مرسی!:-D 

مژگان ❤😻
۲۹دی

امروز برای چک کردن ارتدونسی دندونهام رفتم پیش دکترم.پشت لبم به خاطر سیم زخم شده و میسوزه :-(   یکم دندونام درد میکنه.

 بعد از دکتر رفتم مجتمع پارک و یه کفش رو خیلی پسندیدم!بعدا میخرمش.حوصلم رفتهههه و خیلی دلم میخواد به مدت خیلی طولانی با یکی از دوستام قدم بزنم و ویترین مغازه هارو نگاه کنم!خیلی کار خوبیه!

توی سایت دانشگاه خوندم که از دهم باید بریم.و این یعنی یک هفته دیگه بیکاری! باشد که این هفته آخر حسابی خوش بگذره.


مژگان ❤😻
۲۷دی

بعد از سه چهار  ماه بیکاری دیروز بهم خبر دادن که از هفته ی آینده باید برم دانشگاه. 

دانشگاهی که انقدر از سختی هاش شنیدم که خیلی مایل نیستم برم! در واقع هم میخوام برم و هم نمیخوام!

درس ریاضی رو چند تا از دوستام این ترم افتادن و من خیلی نگران خودمم.

+من میتونممم( انرژی مثبت طوری!)

به محض اینکه یه روز رفتم میام و از فضاش مینویسم.



مژگان ❤😻