مژگان نوشت

جذابیت های زندگی بنده :)❤

مژگان نوشت

جذابیت های زندگی بنده :)❤

مژگان نوشت

❤چالِ لبخندِ تو دائم...حالِ خوبت مستمر!

❤❤اینجا بعضی حس و حال هام،عقاید و خاطراتم رو مینویسم. (چیزی مثل یک دفتر خاطرات)

❤❤❤دل را به خدا بسپار :)

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی

۱۲۶ مطلب با موضوع «کتاب» ثبت شده است

۲۹بهمن

کتاب “زندگی پیش رو” الان تموم شد. در واقع نسخه صوتی بود که من گاهی اوقات موقع گوش کردن تمرکزم رو از دست میدادم برای همین بعضی جاها رو درست متوجه نشدم. کلا به جز اینکه خوبی کتاب صوتی اینه که میشه در حین انجام کارای دیگه بهش گوش کرد(مثلا امشب موقع اتو مو بهش گوش کردم) خیلی نمیتونه گزینه مناسبی برای من باشه چون که درست بهش گوش نمیدم و حوصلم میره و بهش دقت نمیکنم . و اینکه گاهی فکر میکنم کنده سرعت خوندن که البته این مشکل به لطف اپ دکیومنت و قابلیت دو برابر کردن سرعت پخش حل شد. 

⛔️خطر اسپویل کتاب ⛔️

اما مهم‌ترین بخش این کتاب : 

باید دوست داشت. 

مژگان ❤😻
۲۰بهمن

+خب شاااادی کنینننن، بالاخره کتاب داستان های ماشین تحریر تموم شد :))))) آخیییشششش . خب اول اینکه من از داستان کوتاه خوشم نمیاد بنابراین در کل از این کتاب لذت خاصی نبردم و بالاخره یه روز تصمیم گرفتم در تند ترین حالت ممکنی که میتونم داستان کوتاه بخونم (نه رمان، چون رمان سرعت پیشرفتش بیشتر‌ خواهد بود) بخونمش تا تموم بشه، البته گااااهی اوقات خودم میخواستم بخونمش اما بیشتر بیشتر مواقع فقط برای اینکه تموم بشه و برم سراغ کتاب بعدی(که هنوز انتخابش نکردم) میخوندم. در کل فقط میتونم بگم بد نبود و اینکه  ویژگی متفاوتش این بود که در هر داستان به ماشین تحریر اشاره‌ای شده بود که البته برای من جذابیت خاصی نداشت اما جدید بود، و اینکه یه کوچولو ترغیب شدم به داشتن ماشین تحریر! میتونه جالب باشه نوشتن لیست کارهای روزانه و کارت تبریک با ماشین تحریر ! البته مطمئن نیستم از روی این کتاب میگم.

 

+در حال دیدن وایکینگ ها هستم و باید بگم به هیچ وجه به خوبی گات نیست که انتظار هم نداشتم باشه، بنابراین کند تر از گات پیش میره اما در کل‌ خوبه و البته منو متوجه کرده که خیلی فیلم جنگی و خشن دوست ندارم، البته قبلا هم میدونستم اما به خاطر گات یکمی نظرم عوض شده بود و الان بازم میدونم جنگی دوست ندارم.البته به این معنا نیست که نمیبینم دیگه اینو ، میخوام ببینم اخرش چی میشه.

 

+خب با توجه به سریال بچه مهندس باید بگم که چقدر این فیلمو کشششش میدن، خوبی فیلمای خارجی، حداقل تا جایی که من دیدم، اینه که انقدر ایده جدید دارن که لازم ندارن یه ایده رو تو چند تا قسمت بکشونن برای جذب مخاطب.

مژگان ❤😻
۲۵دی

+دیگه ایام امتحانات داره خیلی طولانی میشه و من یکی که حوصلم سر رفت . امتحان زبان ماشین امروز سطحش از اونچه که فکر میکردم و اونچه که توی کلاس تدریس شده بود بالاتر بود. اما فکر میکنم بد جواب ندادم.برای گسسته یکم میترسم که البته فکر میکنم اینم مثل میانترمش اونقدری که فکر میکنیم سخته سخت نخواهد بود، از لحاظ جزوه میگم، امتحانشم که مثل جزوه میده.

+توی کانال استرینگ‌کست عضو شدم و حسااابی دارم پادکست گوش میکنم. خلاصه هاشونم مینویسم یه سری میام همشونو میذارم. فقط میتونم بگم عالیه. 

+تفسیر رو ۱۷ شدم و شیوه رو ۱۹.۵ . خب خداروشکر. در ضمن دیفرانسیل به هیچکس نمره خوبی نداده تا اینجا که میدونم، ۱۱،۱۲،۱۳،۱۴ً نمره های‌ من و سه نفری بود که توی امتحان پیش هم بودیم. در این حد یعنی !

+دیروز تانیا و کیانا اومدن خونمون. تاتا میگه عسیسممم :*** بابام برا اینکه بخندوندش کله معلق میزد، تانیا هم سرشو میگرفت و میگفت آخخخ و کلی‌ میخندید. توی اتاقم داشتم وسایلمو جمع میکردم که بهشون دست نزنه ، دیدم شروع کرد بقیه وسایلو بده دستم تا جمع کنم :* هرچی بهش میدادیم بخوره سریع میگفت عمو و میبرد پیش بابام با هم بخورن. یاد گرفته میگه اسب،انارم یاد گرفته، عاشق لیموشیرینه و شکوفه. شکوفه رو ریخت رو زمین گفتم وااای اونم گفت بااای :*** ولی واقعا واقعا خوشگل میگه عسیسم :*** جوجوی من :)

+کتاب باز هم من تموم شد. کل داستان رو دوست داشتم. خیلی توصیفاش از نیویورک قشنگ بود.من خودمم عاشق سفرم (البته برای مهاجرت فکر نمیکنم گزینه خوبی باشم،هرچند دیگه مطمئن نیستم) و برای همین از اون پارت سفرش خیلی خوشم اومده بود.بعصی جاهاش (خیلی کم بود اما بود) کلیشه‌ای بود که دوست نداشتم اما بازم میکم در کل قشنگ بود و قلم نویسنده هم که عالی. فقط حس میکنم چند جا خطای ترجمه داشت. البته این نشری که من خوندم، فکر میکنم نشری مثل آموت چنین مشکلی نداشته باشه.

مژگان ❤😻
۲۱دی

+چند روز یش فرندز تموم شد، حسااابی ازش خوشم اومده بود اما یکمم میخواستم تمومش کنم که به کتاب و فیلمای دیگه هم برسم. از همه شخصیتای اصلیش خیلی خوشم میومد و کلا سریال خیلی خوبی بود. بعدش شروع کردم قسمتایی از بیگ بنگ و یانگ شبدون که ندیدم رو ببینم و الان، بعد از دیدن فرندز به این نتیجه رسیدم که فرندز واقعا بهتره البته بیگ بنگ هم خیلی خوبه و یانگ شلدون نسبتا عادیه. با این حال میبینمشون .

+کتابراه کتاب “باز هم من” رو رایگان کرده بود و منم دانلودش کردم و این اولین باریه که داخل کتابراه کتابی میخونم. یه چیز اعصاب خرد کن داره که هی از حالت تمام صفحه خارج میشه موقع کتاب خوندن. خود کتاب خوبه . به جز اینکه بعضی جاهاش کلیشه‌ایه. اما کلا خوبه.

+فردا امتحان زبان تخصصی دارم و خیلی نخوندم اما اماده ام و یه دور دیگه هم خواهم خوند.

+قراره برای مامان یه اسکراب خوب و یه کرم ضد چروک دور چشم خوب پیدا کنم. امیدوارم ماموریتم رو خیلی خوب انجام بدم!

+کتاب داستان های ماشین تحریر که دارم میخونم بد نیست. کلا از داستان کوتاه خوشم نمیاد زیاد و متوجه نشدم این داستان کوناهه وگرنه نمیخریدم. خلاصه تا الان خیلی باهاش ارتباط برقرار نکردم اما بد هم نیست. 

+کتاب آرزوهای بزرگ اثر چالز دیکنز رو خوندم. کوتاه بود و خوب.

مژگان ❤😻
۰۷دی

چهارنشبه با خواهرم رفتیم کافی‌شاپ من لته خوردم و اون هات چاکلت، با درخت کریسمس هم عکس گرفتیم و خیلی شب خوبی بود خلاصه، امروز هم رفتیم با مامان بابام شهر کتااااب جان ، کتاب هالیوود رو خریدم بعد هم رفتیم همون کافی شاپ خودمون و خواهر و شوهرخواهرم . بعدش هم رفتیم خونه مامان بزرگ.

امروز اصلا هیچ درسی نخوندم، میخوام فردا کمی گسسته بخونم. و بعد هم دیفرانسیل رو شرواع خواهم کرد انشاا... .

کتاب “خودت باش دختر” دیشب تموم شد. خیلییییی قشنگ و انگیزه بخش و انرژی دهنده و اموزنده و خلاصه عالی بود. به همه خانوما توصیه میکنم بخونن. البته میشه کفت برای اقایون هم خوبه. اون انگیزه ای که میده رو خیلی دوست داشتم. نکاتی هم ازش نوشتم که بعدا وارد دفترچه‌ام میکنم. 

برم فرندز ببینم :)

مژگان ❤😻
۳۰آذر

خب کارای این روزا اینا بودن: دارم کتاب خود باش دختر رو میخونم و خلاصه نویسی میکنم، عالیه این کتاب.

همچنان فرندز میبینم. مجله دانستنی ها عالیه، ارائه های کتبیم کامل شدن و چاپشون کردم، ارائه شفاهیم اماده‌اس برای یکشنبه، برای شب بلدا ژله انار درست کردم و انشاا... کیک پرتقالی هم درست خواهم کرد، امروز رفتم برای عروسی خواهرم و جشنهای مربوط بهش لباس گرفتم که خیلیییی دوسشون دارم :) بعدش هم ساندویچ با سس پستو خوردیم که خوشمزه بود. 

دیگه همین فکر کنم! 

مژگان ❤😻
۱۸آذر

کتاب مغازه خودکشی همین الان تموم شد. یک کتاب طنز سیاهه و راجع به زمانیه که مردم امیدشون رو از دست دادن و تمایل به مرگ دارن،اینجا مغازه خودکشی وارد عمل میشه و کلی محصول خلاقانه برای خودکشی افراد بهشون میفروشه. اخرین فرزند خونواده‌ی صاحب مغازه اسمش آلن‌ه و  پر از امیده و میخواد این امید رو به بقیه هم متنقل کنه. کتاب کوتاه و قشنگی بود و پایانش هم خیلی غافل‌گیر کننده. از نشر‌ چشمه که قصد دارم کتابای بیشتری ازش بخونم.

مژگان ❤😻
۱۸آذر

امروز برای درس تفسیر قرآن یه آقایی اومدن راجع به اعجاز علمی قرآن صحبت کردن. بیشتر هم درمورد جنین. واقعا قشنگ بود صحبتاشون.

امتحان میانترم زبان اسمبلیم رو هم ۳.۷۵ از ۴ شدم :) وسط دانشگاه رفتیم سیب‌زمینی سرخ کرده بگیریم از سه جایی که نداشت و من سالاد ماکارونی گرفتم شیوا ساندویچ. دیروز هم بین ریاضی و تاریخ رفتم دنبال شیوا رفتیم کاپوچینو خوردیم از یه جایی که تعریفشو شنیده بودم و واقعا هم خوشمزه بود. یه بارم باید برم ترکشو امتحان کنم که اگه خوب بود مشتری همیشگی‌شون بشم :) 

دیگه اینکه کتاب “مغازه خودکشی” رو دارم میخونم که خوبه. دو تا امتحان زبانم دارم و یه ارائه شفاهی . 

مژگان ❤😻
۱۵آذر

خب کلی چیزبنویسم و برم فرندز بببینم !

+کتاب فرمین موش کتابخوان تموم شد. علت طول کشیدنش این بود که حسابی فرندز میدیدم. کتاب جالب بود چون راجع به کتابها بود و از  زبان یک موش بود. کلا خوب بود.

+بسته مانتو لی و اسکرابم به دستم رسید،یک پابندم سفارش دادم که به زودی میرسه. 

+این چند روز بکوب داشتم ارائه کتبی و شفاهی برای درس شیوه ارائه رو اماده میکردم. نود و نه درصدش تموم شد فقط یه کوچولو کار داره. 

+امتحان مهندسی و زبان ماشین راحت بودن و خوب. میانترم دیفرانسیل رو هم ۴ شد از ۶. 

+فرندز عالیه و واقعا معتادش شدم. فعلا اخرای فصل دو هستم. 

+همین :) حالم خوبه خدایا شکرت :)خدایا لطفا حال همه ی هممون همیشه خوب باشه :)

مژگان ❤😻
۰۴آذر

+هر وقت یه مطلب علمی میخونم به عظمت و توانایی خدا پی میبرم. واقعا خدایا شکرت. 

 

+کتاب زندگی عزیز تموم شد. من خودم خیلی داستان کوتاه دوست ندارم و اعتراف میکنم باضی داستاناشو کاملا سرسری خوندم و در کل میتونم بگم کتابش بد نبود. الان “فرمین موش کتاب‌خوان” رو شروع کردم. 

 

+برای مامان بزرگم سریال فرار از زندان رو گذاشتم. یهش میگم دوست داری؟ تایید میکنه و با دقت به تلویزیون نگاه میکنه. وقتی گفت زندان سونا، برگشته از من میپرسه یعنی زندانش سونا داره؟؟! =)))))

در ضمن مامان بزرگم از تبلیغ کفش شبکه ای‌فیلم متنفره. میگه چرا هر شب میاین میگین دیگه فهمیدیم. این دختره هم  که میاد میگه برام معلم خصوصی گرفتن میگه باشه برو پررووو :)))) مامانم به مامان بزرگ میگه پرتقالا ترشه؟ مامان بزرگم میگه خب خودت بخور، خداروشکر دل و روده داری. من همینو دارم تو ام همینو ، فقط از من بزرگتره :دی

مژگان ❤😻
۰۳آذر

+امروز امتحان دیفرانسیل رو دادیم که خیلی راحت تر از چیزی بود که فکر میکردم و فکر میکنم نمره خوبی بگیرم. 

 
 
+دیشب یه پادکست انگلیسی گوش کردم و برای خودم ریپورتش رو گفتم. فکر میکنم خیلی موثر و خوبه. و انشاا... این کار رو ادامه خواهم داد.
 
+کتاب “صدای آرچر” رو در مدت کوتاهی تموم کردم. یه رمان عاشقانه قشنگ بود و قبلا هم گفتم رمان و فیلم هایی که در کنار ساحل هستن و اون ارامش رو دارن خیلی دوست دارم.
اینم از بعضی جمله هاش:
مژگان ❤😻
۳۰آبان

خب تکمیل ظرفیت که اوکی نشد و انیس و خیلیا مدارکشونو گرفتن، به جز یه سریا تحت شرایط خاص. 

شنبه اینده هم امتحان دیفرانسیل داریم و من از این شنبه دارم درس میخونم . و خداروشکر خیلی خوب متوجه شدم و امیدوارم نمره خوبی بگیرم :) و هفته بعدش هم شنبه و یک‌شنبه دو تا امتحان پشت سر هم داریم و باید از اول هفته درس بخونم. و اینا بد نیستن،خیلییییم خوبن. حس یادگیری که گفتم رو دارن. 

کتاب “زندگی عزیز” هنوز تموم نشده و کتاب “صدای آرچر” که از فیدیبو خریده بودمم شروع کردم. خیلی صدای ارچر قشنگه تا اینجاش که البته تازه اولاشم. 

دیگه اینکه همین :)

مژگان ❤😻
۲۵آبان

اول اینکه هفته کتابخونی مبارک :) دوم اینکه به کتابفروشی ها با ارائه کارت ملی بیست درصد تخفیف میدن و من و خونواده جان و کیانا رفتیم شهر کتاب چهار باغ بالا که خیلی دوسش دارم کتاب خریدیم. من کتابهای: داستان های ماشین تحریر،فریمن موش کتابخوان و مغازه خودکشی رو خریدم و کیانا کتاب انسان خردمند رو خرید که قراره بعد از خوندنش بده به من بخونم :) کیانا کنابای تاریخی دوست داره ، من تا حدوددددی به تاریخ علاقمند شدم جدیدا، قبلا در دوره راهنمایی اصلا خوشم نمیومد ازش. 

ظهر هم کیانا و تانیا خونمون بودن و تانیا جونم مثل همیشه کلی دلبری کرد. عاشق باد زدن زغاله . میشینه روی صندلی های اپن و صندلی رو میچرخونه. من داشتم نماز میخوندم هی میومد روبروم به من میگفت بیا و میرفت توی اتاقم. جارو و خاک‌انداز دستش گرفته بود میچرخید توی اتاق یهو دید مامانم غذا براش اورده سریع جارو اینارو پرت کرد اومد توی سفره نشست =)))) کلا علاقه داره توی سفره بشینه . به عروسک کفش دوزک میگفت هاپو که من دیگه عاشق این حرفش شدم :*** عاشق تابلوی اسبه توی خونمون و همیشه همیشه میخنده برا اسبا و بهشون میگه بیا. امروز کلاه و کفش خوشگلشو پوشیده بود با سوییشرت نارنجیش که خیلی خیلی بهش میاد.در ضمن تانیا خانوم خیلی عاشق بابای منه :* خلاصه که همیشه گفتم بازم میگم عاااشقشم :**** خدایا لطفا از همه نی‌نی ها مواظبت کن .

 

مژگان ❤😻
۲۱آبان

امروز صبح پاشدم رفتم پارک کتاب خوندم. پارک به خونمون خیلی نزدیکه و پیاده میشه رفت. خیلیییی حس خوبی بهم دست داد؛هوای عالی ،برگای پاییزی روی زمین و ...  البته فقط برای یک ربع موندم چون کاشپنی چیزی نپوشیده بودم و سردم شد اما انشاا... باز هم خواهم رفت :) 

 

مژگان ❤😻
۱۷آبان

+دیروز و امروز مراسم سالگرد فوت مادربزرگ مادرم بود.انشاا... خداوند همه رفتگان رو مورد رحمت قرار بده. 

+دارم کتاب “زندگی عزیز” رو میخونم. فکر میکردم رمان باشه اما مجموعه داستان کوتاهه و البته پشت ین کتاب نوشته شده که طبق نظر اکثر منتقدین نویسنده این کتاب جامعه کتابخوان دنیا رو با داستان کوتاه اشتی داده. و اینکه در مقدمه نوشته شده توی داستانهای این نویسنده بیشتر به تحثل درونی افراد توجه میشه و رویداد خاصی برای دنبال کردن در داستان وجود نداره. و من تا الان که نیمه داستان دوم هستم فکر میکنم این موضوع صادق بوده. و میتونم بگم بد نبوده تا اینجا. 

+یه کوچولو سرما خوردم. خداروشکر امروز سوزش اندک گلوم کاملا برطرف شد و تنها ویژگی برجسته سرماخوردگیم گرفتگی صدامه. 

+دیگهههه مشقای(!) زبان تخصصیم رو دیشب نوشتم و کلا خیلی بیکارم واقعا! امیدوارم فردا بریم بیرون :)

مژگان ❤😻
۱۴آبان

کتاب “ما همه باید فمینیست باشیم” رو امشب خوندم. کلا خیلی امروز فعالیت کردما ! وقت اضافه هم اوردم و الانم بیرون :) 

کتاب کوتاهی بود راجع به تبعیض هایی که در جامعه بین زن و مرد قائل میشن و کتاب خوبی هم بود. 

 

مژگان ❤😻
۱۴آبان

کتاب “پیرمرد و دریا” رو در فاصله ای که منتظر بودم ناهار حاضر شه خوندم. بد نبود. خیلی خوب بود که پیرمرد هنوز هم امید داشت. 

مژگان ❤😻
۱۴آبان

کتاب “تولستوی و مبل بنفش” تموم شد. نینا خواهرش رو از دست داده و برای کنار اومدن به اون غم سعی میکنه سرعت زندگیشو بالا ببره اما موفق نمیشه با نبود خواهرش کنار بیاد برای همین تصمیم میگیره به خودش استراحتی بده و یک سال هر روز یک کتاب بخونه و از کتابها درس بگیره. درسهایی که از کتابا گرفته رو توی کتاب “تولستوی و...” نوشته؛ تجربه‌هاش رو. 

کتاب خوبی بود اما چون خیلی حالا داستانی نداشت یکم طول کشید تا تمومش کنم . ولی همونجور که قبلا هم گفتم من کتابایی که راجع به کتاب داخلشون حرف زده شده رو خیلی دوست دارم. 

دیگه اینکه کلی جمله داشت که من بعضیاشونو ننوشتم چون گوشیم دور بود ازم یا جذب خوندن کتاب بودم یا به علت تنبلی اما خییییلی هاشو نوشتم که توی ادامه مطلب میذارم(بعضیاشون عین جمله نیستن و برداشت من هستن از جملات کتاب)

مژگان ❤😻
۱۱آبان

سه‌شنبه امتحان ریاضی گسسته خواهیم داشت و من و دوستان از امروز شروع کردیم به خوندن. از اونی که فکر میکردم کمی راحت تر بود. صبح یک دور با بچه ها خوندیم و من الان تا سر تابع مولد یک دور برای خودم خوندم و خیلی خوب متوجه شدم خداروشکر. این هفته پنجشنبه تعطیله و زبان ندارم بنابراین میتونم کل وقتمو به امتحان اختصاص بدم :) 

این حس یادگیری رو دوست دارم،هرچند ممکنه ترم بعد یا فوقش سال بعد دیگه این چیزا رو یادم نباشه اما حس یادگیریِ الانش رو دوست دارم. زبان هم بهم همین حس یادگیری رو میده و البته خیلی بیشتر؛ به نظرم فهمیدن یک زبان دیگه و صحبت کردن به اون زبان خیلی کار ویژه ایه. شاید در نگاه اول خاص به نظر نرسه اما وقتی بهش عمیق تر فکر میکنم به نظر خیلی خاص میاد.

 

+این روزها حسابی دارم کتاب “تولستوی و مبل بنفش” رو میخونم. کم کم میخونمش اما پیوسته. اغلب روزها از خواب ظهر که بیدار میشم کتاب رو برمیدارم و درهمون حالت درازکش شروع میکنم به خوندنش. یک کتاب برای خوندن کنار دستت داشته باشی! چه حس فوق‌العاده ای. :)

 

مژگان ❤😻
۰۹آبان

+یک نکته‌ای که اخیرا با توجه به یکی دو پیج اینستاگرامی برام یاداوری شده اینه: نظز خودت از همه مهم تره،خودتو دوست داشته باش،کاری به حرف بقیه نداشته باش،قواعد رو کنار بذار. اینا چیزایی هستن که قبلا خودم خیلی بهشون اهمیت میدادم و رعایتشون میکردم و مدتی برام کمرنگ تر شده بود و بعد دوباره پیداشون کردم، و البته با دیدن پیجایی که گفتم دوباره برام کاملا پررنگ شدن. 

 

+من به بوی کتاب اعتیاد شدید دارم !

 

مژگان ❤😻