مژگان نوشت

جذابیت های زندگی بنده :)❤

مژگان نوشت

جذابیت های زندگی بنده :)❤

مژگان نوشت

❤چالِ لبخندِ تو دائم...حالِ خوبت مستمر!

❤❤اینجا بعضی حس و حال هام،عقاید و خاطراتم رو مینویسم. (چیزی مثل یک دفتر خاطرات)

❤❤❤دل را به خدا بسپار :)

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی

۳ مطلب در آذر ۱۳۹۹ ثبت شده است

۲۰آذر

راستش این روزا همش فکر میکنم کاش عید بیاد کلی استراحت کنم! از بس که کل امسال بی وقفه کار کردم. به جز جمعه ها ولی بعضی روزای تعطیل غیر جمعه ای رو هم کار کردم. چند شبه از شدت خستگی زود خوابم میبره فوقش یازده اینا. البته فکر کنم دو شبه. 

اما کلا حال کلیم خوبه خداروشکر. از اینکه کار میکنم و مستقلم خیلی خوشحالم پ همچنین از اینکه بیزینس خودمو دارم هم خیلی خوشحالم. کار خوبه و منم کارمو تا حد زیادی دوست دارم. همش فکر میکنم کار بعدی که شروع میکنم چی باشه. اما فعلا باید روی کار فعلیم تمرکز کنم. شاید عید یکم به چیزای جدید و کارای جدید فکر کنم. البته که به کلاسای خوبم واسه خودم فکر میکنم . مثلا دیجیتال مارکتینگ. قبلا برنامه نویسی رو خیلی دوست داشتم اما الان متوجه شدم به بیزینس و مارکتینگ خیلی علاقمندم و شاید بهتر باشه فعلا از برنامه نویسی دور بمونم. هرچند شاید بعدا برم سراغش. 

دیگه چی؟؟؟ کلاسای سرمایه گذاری رو خود ادم هم دوست دارم مثل شناخت خودت و اینا. 

دیگع چی؟ روی بلاگم هم کار میکنم. بلاگ کتابم. خیلی هم دوسش دارم. راستیییی گربه امشب واسه اولین بار قراره پیش ما تو اتاق خواهرم البته، بخوابه تا صبح.

من برم دیگه و امیدوارم زود بیام چون اینجا رو هم خیلی دوس دارم . خدایا شکرت واسه همه چی.

مژگان ❤😻
۱۳آذر

چند روز پیش به مامانم گفتم چطوری انقد امیدواری؟ خیلی خوبه. چون دیده بودم اینو. یکم برام حرف زد اما تاثیر گذارترینش این بود که حضرت زینب (س) کلی سختی کشیده ولی معنیش این نبوده که خدا دوسش نداشته، بلکه خیلی هم دوسش داشته و اینکه خدا میخواد طاقت ما رو ببینه و همه چی درست میشه و اینا :)

 

پ.ن: این روزا خیلی با گربمون بازی میکنیم همگییی و خیلی نازه واقعا. به جز اون سخت. مار میکنم و دنبال کلاسای خوب آنلاینم و همچنین منتظر عیدم که استراحت کنم :) خدایا شکرت ولی . در ضمن برخلاف یه مدت پیش احساس میکنم کاملا که همه چییی به وقتش اتفاق می افته و امیدوارم و حس خوب دارم و راحتم و اروم. یعنی این حسو دارم که بهترین جای زندگیمم الان و همه چیزایی که میخوامم خدا بهم میده به وقتش . انشاا... برای من و برای هممون.

و یه چیز دیگه، امروز در طی صحبت با یه مشتری و البته شنیدن صحبتای یکی دیگه، متوجه شدم خداروشکرررر من چقدر باوجدانم ! واقعا مرسی از خدا و امیدوارم همیشه اینطوری بمونم.

مژگان ❤😻
۰۱آذر

خیلیییی خوابم میادددد نمیدونم چرا ! 

شنبه ها خیلی کار دارم چون باید محتوا بدم به نویسنده هام. بعد هم یه سری کار داشتم و در نهایت وقتی همه چی تموم شد، بازم کار خط نخورده تو لیستم داشتم! عصر اصلا حوصله کار نداشتم، کل هفته گذشته رو هم صبح کار کردم هم عصر. واسه همینم پاشدم کیک به با عطر هل پختم که واقعاااا خوشمزه شد اماااا دوبرابر کیکای دیگه کار برد. یه سایت جدید پر رسپی پیدا کردم میخوام بعد هم کیک بادوم و عسل بپزم انشاا... .

دیگه چی؟ محتواهای پیج بیزینیسیم برای اذر کاملا حاضر شدن هفته پیش. یه کلاس اموزش هشتگ هم ثبت نام کردم که انلاینه. فقط مونده استوری ها که منبعشو گرفتم فردا درست میکنم.

اهااااان راستی ما یه پیشی اوردیمممممم. بابام از تهران اورده و انقدر خوشگله که حد نداره. یه گربه بزرگ شبا میاد اذیتش میکنه و دعواش میکنه. هرچی هم دعواش میکنیم بازم میاد. الان تله گذاشته بودیم رفته بود دمش اما بازم ماهی رو نخورد که گیر کنه. بعد دیدم گربه قشنگ خودمون اومده میخواد بره تو تله ردش کردم رفت. 

اسمش بادومه که از اسم گربه همسایه برداشتیم. اول گفتیم بیخیالش یه چیز دیگه میذارم اما بعذ خودشون گفتن بادوم بذارین. البته لاته هم بهش میاد چون واقعا روی تنش مث ارت لاته میمونه اما خب مامانم میگه بادوم بهش. دیگه خیلی نمیترسه از گربهه و دوسش داره اما ما رو بیشتر دوس داره 😑

راستی قرنطینه شدیم تا دو هفته از امروز. و کیکم میخواستم یه برش رو بدم مامان بزرگم اما کسی نمیبره . دیگه صبح میخورم خودم :)

دیگهههه فک کنم برم . زود میام سعی میکنم. 

مژگان ❤😻