مژگان نوشت

جذابیت های زندگی بنده :)❤

مژگان نوشت

جذابیت های زندگی بنده :)❤

مژگان نوشت

❤چالِ لبخندِ تو دائم...حالِ خوبت مستمر!

❤❤اینجا بعضی حس و حال هام،عقاید و خاطراتم رو مینویسم. (چیزی مثل یک دفتر خاطرات)

❤❤❤دل را به خدا بسپار :)

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی

۲۵ مطلب در مرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

۰۴مرداد

دوازدهم مرداد کنکور کاردانی به کارشناسی دارم و این باعث شد که بیام راجع به کنکور کاردانی‌ام بنویسم.

واسه کنکور کاردانی کلییی‌ درس خوندم و برام مهم بود که دانشگاه سمیه قبول بشم که خداروشکر قبول شدم.اون کنکور هم مثل این یکی اواسط مرداد بود و من کل نیمه اول تابستون رو داشتم درس میخوندم. روزای آخر با دوستان میرفتیم کتابخونه و با همدیگه درس میخوندیم و برای ناهارم یک چیزی میگرفتیم میخوردیم ،الان بران خیلی خاطره انگیز شده اون روزا. البته من توی عید و قبل از عید هم برای المپیاد همه درسامو خونده بودم. خلاصه بعد از کنکور ما رفتیم همدان و بانه و توی همدان ریلکس کردم کلی و توی بانه هم خرید :)

ولی این روزا چی؟ اصلا یک کلمه هم برای کنکور نخوندم :) چون که توی اصفهان دانشگاه دولتی کارشناسی ناپیوسته وجود نداره و شهرای دیگه هم که نمیرم برای همین هیچی نخوندم چون احتمالا دانشگاه غیر‌انتفاعی رو که میاریم دیگه :) آزاد هم کسی نیست باهام بیاد و سه تا درس‌های کاردانی رو باید دوباره بخونیم که اصلا خوشم نمیاد از این قضیه. خلاصه که انشاا... از اول مهر میریم دانشگاه مورد نظرمون با شیوا جان :)

مژگان ❤😻
۰۴مرداد

من امروز سوم مرداد (چون ساعت از دوازده گذشته تاریخ چهارم ثبت میشه و این داستانا:) ) بیسکوییت شکلات چیپسی پختم . شیرینی پختن خیلی خیلی برام لذت بخشه و دوست ‌داشتنی،همینطور کیک پختن. دایی هم شب اومد خونمون و کمی از بیسکوییت هارو دادیم برد برای مامان بزرگ. 

خوابم هم نمیاد اصلا ،هوا گرمه ،دلمم گرمه خداروشکر :)

مژگان ❤😻
۰۳مرداد

کتاب “زندگی داستانی ای جی فیکری” راجع به یه کتاب فروش توی یک جزیره‌اس که بعد از از دست دادن زنش دچار افسردگی شده.اومدن یک بچه به زندگی‌اش و گم شدن کتاب گرون قیمتش که کلی براش برنامه داشت زندگی‌اش رو تغییر میده و اتفاقات خوبی براش می‌افته... کتاب رو خیلی دوست داشتنم چون درباره کتاب بود و کتابهای که درباره کتاب خوندن و عنوان کتابها و نقل‌قول از کتابها باشن فوق‌العاده اند. 

خب دیگه باید برم بوی قهوه توی خونه پیچیده :)

مژگان ❤😻
۰۲مرداد

دیروز عصر همینجوری نشسته بودیم توی خونه که به مامانم گفتم بیا بریم جاده سلامت،خلاصه سریع زنگ زدیم کیانا و اونم که همیشه پاااایه‌س ،رفتیم دنبالش و تانیا جونم هم دیدیم. توی جاده سلامت اول نیم ساعت دوچرخه تک‌نفره گرفتیم و بعد یه دور پیاده قدم زدیم ،همه اینا با کیانا،بعد خواهر و شوهر‌خواهرم اومدن رفتیم یه دوچرخه چهارنفره گرفتیم و بعد یکم نشستیم و رفتیم رستوران جوجه خوردیم.انقدرررر جای خوبیییی بود رستورانه ،کلی یاد شمال افتادیم.

امروزم که رفتم کلاس زبان جان و تکلیفامم تقریبا کامل کردم الان .عصر میخوام زنگ بزنم جایی درموردژله تزریقی بپرسم که ایشاا... برم :) به زودی هم یک خرید در پیش دارم :)

یه چیزی اینکه خیلیییی خودمو دوست دارم خیلییی و این عاااالیه و حس خیلی خوبی بهم میده.


پ.ن؛خدایا شکرت ♥️

مژگان ❤😻
۰۱مرداد

کتاب “راهنمای کهکشان ها برای اتواستاپ زن ها” خیلی جالب بود.من به صورت پشت سر هم کتاب رو نخوندم و بینش فاصله افتاد ،قطعا اگر پشت سر هم میخوندم جالب تر بود اما همینجوری هم عالی بود.چیزهای تخیلی خیلی جالب داخل کتاب بود،

قمسمتی از کتاب:

+این اولین روزیه که می‌رید روی یه سیاره جدید و غریبه.لباس گرم بپوشید و با هیولاهای بی ادب و هزار چشم بازی نکنید.

یه تکته هم اینکه این کتاب اولین جلد یک مجموعه کتاب به همین نام(راهنمای کهکشان ها برای اتواستاپ زن‌ها) هست و بقیه جلدهاش تاجایی که خبر دارم هنوز در ایران ترجمه نشدن.البته این خبرم خیلی اپدیت نیست و باید راجع بهش تحقیق کنم. این کتاب پاسخ نهایی به پرسش نهایی درباره زندگی ،جهان و همه چیز رو داده که پاسخ اینه : ۴۲ .

حالا چرا؟ باید کتاب رو بخونین تا متوجه شین، از اینجا به بعد ممکنه اسپویل بشه: کامپیوتر بسیار پیشرفته ای که قراره پاسخ نهایی رو بده بعد از میلیون ها سال فکر کردن میگه پاسخ ۴۲ هست و وقتی میگن چرا؟ میگه شما اصلا سوالتون درست نیست ،اگر سوال درست و شفاف رو پیدا کنین متوجه میشین چرا پاسخ اینه و خلاصه قرار میشه پیشرفته ترین کامپیوتر دنیا رو بسازن که اسمش زمینه ،اما آیا زمین سوال درست رو بهشون میگه؟ برای فهمیدنش باید کتاب خونده بشه :)


مژگان ❤😻