مژگان نوشت

جذابیت های زندگی بنده :)❤

مژگان نوشت

جذابیت های زندگی بنده :)❤

مژگان نوشت

❤چالِ لبخندِ تو دائم...حالِ خوبت مستمر!

❤❤اینجا بعضی حس و حال هام،عقاید و خاطراتم رو مینویسم. (چیزی مثل یک دفتر خاطرات)

❤❤❤دل را به خدا بسپار :)

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی

کتاب “دختری که رهایش کردی”

شنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۷، ۰۲:۱۲ ب.ظ

و اینم نقد کتاب “دختری که رهایش کردی” ؛ برخلاف چیزی که با توجه به اسم کتاب فکر میکردم راجع به یک دختری که رها شده نبود بلکه اسم کتاب نام یک تابلو هست که توی کتاب درموردش‌ صحبت شده. خیلی کتاب قشنگی بود وفکر نمیکردم به این خوبی باشه به خصوص آخراش و هپی اندینگ بودنش به بهترین نحو :) البته خب یه قضیه به طور کامل مشخص نشده بود اما خوش‌بینانه بهش نگاه شده بود.

از متن کتاب :

*از هر خوشی کوچک لذت میبردیم و به خودمان اجازه میدادیم تا از ذره ذره‌ی زیبایی آن بهره‌مند شویم.

*تنها چیزی که مهمه خود آدم‌ها هستن.

*تنها چیزی که توی دنیا ارزش داره اینه که آدم چه کسی رو دوست داشته باشه.

 

از اینجا به بعدش اسپویل: 

من اون قسمتی که سوفی و اردوارد به هم رسیدن و توی سوئیس زندگی کردند رو خیلی دوست داشتم. نوشته بود که مرد و زنی هستن که علاقه ندارن زیاد تفریح کنن و بیش‌تر دوست دارن دوتایی با هم وقت بگذرونن . و علتش این بود که اونها بعد از جدایی و اونچه از سر گذروندن قدر همدیگه رو خیلی بیش‌تر دونستن و فهمیدن هیچی بهتر از با هم بودن نیست. و این خیلی دوست داشتنی بود که اون دوتا بازم به هم رسیدن و کلی قدر همو میدونستن :) البته قبل از جدایی اجباری‌شون هم همدیگرو دوست داشتن اما اینجا منظورم وقت گذرونی صرف با همدیگه‌اس و توصیفی که توی کتاب شده بود.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۶/۱۷
مژگان ❤😻

نظرات  (۱)

۱۷ شهریور ۹۷ ، ۱۴:۴۳ گروه بازدیدکننده
آیا دوست داری بازدید هات تا روزی 1000 تا بره پس با ما  درد ارتباط باش...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">