مژگان نوشت

جذابیت های زندگی بنده :)❤

مژگان نوشت

جذابیت های زندگی بنده :)❤

مژگان نوشت

❤چالِ لبخندِ تو دائم...حالِ خوبت مستمر!

❤❤اینجا بعضی حس و حال هام،عقاید و خاطراتم رو مینویسم. (چیزی مثل یک دفتر خاطرات)

❤❤❤دل را به خدا بسپار :)

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی

امروزززز شلوغغغغ

دوشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۸، ۰۸:۰۹ ب.ظ

امروز خیلی خیلی خیلی خسته شدم: صبح توی تختم غلت می‌زدم و داشتم فکر میکردم امروز دیرتر کارمو شروع میکنم و تا هر وقت بخوابم توی تخت می‌مونم. بعد پاشدم صبحونه خوردم و داشتم یکم اتاقمو جمع و جور میکردم که دیدم اداره کاریابی اسمس داده برای آزادسازی مدرک بیاین. سریع حاضر شدم رفتم، نامه رو گرفتم و رفتم اداره کار. اونجا گفتن باید اصل مدرکتو بدی. اصلش پیش دانشگاه بود. تماس گرفتم گفتم چیکار کنم گفتن به فلان داخلی بزن که اونم جواب نداد. هیچی رفتم دانشگاه از اموزش بپرس، از حسابداری بپرس؛ اخرش گفتن باید بیست میلیون تومن سفته بدی تا مدرکو بهت بدیم. رفتم دنبال سفته که هیچ‌جا نداشت. اخرش مامانم گفت بیا دنبالم با هم بریم. دیگه گیر آوردیم سفته رو و دادمش به حسابداری و مدرکمو گرفتم. قرار شد مدرکو که پس دادم سفته هارو بهم پس بدن. همش هم میگفتم تا دوشنبه اموزش هست و دیگه میره برای هفته بعد. اگه امروز نگیرم دیگه نمیشه چون باید زود نامه رو ببرم اداره کار. البته مطمئن نیستم فقط تا دوشنبه باشه اما به هر ترتیب کلی عجله کردم که کارم راه بیفته. 

البته که فردا هم باید برم باز اداره کار و از ته دلم امیدوارم زود و به خوبی انجام بشه. تازه اینم نگفتم که وقتی رفتم اداره کار‌ کپی شناسنامه اینا یادم رفته بود. دیگه هی‌ راه رفتم تا یه فتوکپی پیدا کردم. 

الانم تازه پروژه هام تموم شد، منتظرم چاییم سرد بشه بخورم. خیلیییی خسته ام خیلییییییییی.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۵/۱۴
مژگان ❤😻

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">