مژگان نوشت

جذابیت های زندگی بنده :)❤

مژگان نوشت

جذابیت های زندگی بنده :)❤

مژگان نوشت

❤چالِ لبخندِ تو دائم...حالِ خوبت مستمر!

❤❤اینجا بعضی حس و حال هام،عقاید و خاطراتم رو مینویسم. (چیزی مثل یک دفتر خاطرات)

❤❤❤دل را به خدا بسپار :)

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی

پیتزا ساباط

سه شنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۱۴ ب.ظ

امروز میخواستیم بریم تاژوان از اون جوجه خوشمزه ها بخوریم که نیمه راه بسته بود. البته میشد از اون طرف رفت اما من پیشنهاد دادم بریم ساباط پیتزا بگیریم . خلاصه رفتیم و یکم طول کشید چون زود رفته بودیم. تو این فاصله رفتم اون مغازه مورد علاقه‌ام توی خیابون مهرداد و یه مانتو و یه کیف گرفتم. با این حال دلم پیش به مانتو که نگرفتم مونده و نمیتونم بی خیاااالش بشم. انقدم مانتو گرفتم از اول تابستون که فکر کنم دیگه بسه و نباید بگیرم. فکر کنم شیش تا خریدم تث این دوماه. و واقعا متنفرم از اسراف اما درمورد مانتو دست خودم نیست و جدیدا داره درمورد لوازم ارایش هم از کنترلم خارج میشه خریدش. واقعا این مصرف گرایی بد چیزیه. همشم به این خاطره که بازار باید یه جوری به ما چیز بفروشه تا سودش زیاد شه و باز بتونه سرمایه‌گذاری کنه( انچه پس از خوندن کتاب انسان خردمند میدانید، البته به چیزایی در این مورد قبلا هم میدونستما). 

خلاصه که پیتزا مرغ گرفتم که خوشمزه بود اما تا خونه یکم سرد شد. گریل مرغش زیاد خوب نبود. و دلی که پیش اون مانتو مونده، به خودم گفتم مانتو مشکی زیاد دارم اما خب الان استدلال میکنم اون جنسی ندارم و تازه شومیزشم خیلی خوب بود. :) 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۵/۲۹
مژگان ❤😻

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">